به گزارش نبض بازار- امیرکبیر خزر، با وجود ظرفیت تولید مناسب و محصولات استاندارد، در فروش، بهرهوری، مدیریت مالی و شفافیت گزارشدهی ضعف دارد. افزایش سرمایه و تزریق منابع مالی نمیتواند جایگزین اصلاح ساختار عملیاتی و استراتژی فروش شود. اگر مدیریت شرکت نتواند بر فروش داخلی و صادرات، کاهش هزینههای تولید و شفافیت گزارشدهی تمرکز کند، سهامداران همچنان با ریسک جدی مواجه خواهند بود.
مجتمع فولاد امیرکبیر خزر، با وجود ظرفیت تولید بالا و سابقه چندین ساله، همچنان با مشکلات جدی در فروش داخلی، بهرهوری و مدیریت مالی دست و پنجه نرم میکند. بررسی آمار فروش محصولات نشان میدهد که در مهر ۱۴۰۴، شرکت تنها ۶۲۷ تن محصولات سبک، ۲۹ تن نیمهسنگین و ۳۴۴ تن محصولات سنگین فروخته است؛ در حالی که در مهر ۱۴۰۳، این اعداد به ترتیب ۶۴۳، ۸۰ و ۲۹۱ تن بودهاند. این یعنی فروش محصولات سبک و نیمهسنگین نسبت به سال قبل کاهش یا تغییر چندانی نداشته و فروش محصولات سنگین رشد کمی داشته است.


فروش صادراتی نیز علیرغم افزایش محسوس از ۲۶۶ دلار در کل سال ۱۴۰۳ به ۲۹۶،۸۴۹ دلار تا مهر ۱۴۰۴، هنوز سهم ناچیزی از درآمد کل شرکت را تشکیل میدهد و نشان میدهد که توسعه بازار صادراتی هنوز جدی گرفته نشده است.
فشار هزینهها و مصرف منابع به شدت بالا است؛ مصرف گاز و برق در مهر ۱۴۰۴ به ترتیب ۵۶۳،۳۵۳ مترمکعب و ۴۴۶ مگاواتساعت بوده که تقریباً مشابه سال قبل است، و خرید مواد اولیه از ابتدای سال به ۹،۶۳۴ تن رسیده است. این یعنی شرکت با وجود فروش محدود، همچنان هزینههای سنگین عملیاتی و سرمایه در گردش بالایی دارد که حاشیه سود را تحت فشار قرار میدهد.

مصرف انرژی نیز وضعیت هشداردهندهای دارد؛ مصرف گاز در مهرماه نسبت به سال قبل کاهش یافته، اما مجموع سالانه آن افزایش یافته و فشار بالایی بر هزینههای عملیاتی وارد میکند. مصرف برق در مهرماه کمی کاهش داشته و مجموع سالانه نیز کاهش اندکی را نشان میدهد، با این حال سطح مصرف انرژی همچنان بالا و هزینهبر است.
در مجموع، وضعیت فروش و مصرف انرژی شرکت نشان میدهد که امیرکبیر خزر با مشکلات جدی در مدیریت فروش، بهرهوری و کنترل هزینههای عملیاتی مواجه است و بدون اتخاذ برنامههای اصلاحی، افزایش سرمایه و تزریق منابع مالی نمیتواند ریشه مشکلات عملیاتی و سودآوری را حل کند.
در کنار مشکلات عملیاتی، هیئت مدیره شرکت اخیراً افزایش سرمایه از محل سود انباشته از ۷،۰۵۰،۰۰۰ به ۹،۰۰۰،۰۰۰ ریال را تصویب کرده است، به هدف اصلاح ساختار مالی و بهرهمندی از معافیتهای مالیاتی. این اقدام اگرچه به ظاهر تلاشی برای بهبود نقدینگی است، اما نشاندهنده ضعف مدیریت و ناتوانی شرکت در تولید و فروش پایدار است و سؤال جدی درباره توان واقعی شرکت در سودآوری ایجاد میکند. اجرای این افزایش سرمایه نیز منوط به موافقت سازمان بورس و تصویب مجمع عمومی فوقالعاده است، یعنی هنوز هیچ تضمینی برای اجرایی شدن آن وجود ندارد.
با این وضعیت، امیرکبیر خزر نه تنها از ظرفیت بالقوه خود در فروش و صادرات استفاده نکرده، بلکه با فشار هزینههای انرژی و مواد اولیه و وابستگی به منابع داخلی و تسهیلات مالی، در مسیر ریسک مالی جدی قرار دارد. مدیریت شرکت باید به جای تمرکز صرف بر افزایش سرمایه، راهکارهای عملی برای افزایش فروش، بهرهوری واقعی و توسعه بازار صادراتی اتخاذ کند، در غیر این صورت افزایش سرمایه صرفاً پوششی برای بحران نقدینگی و ضعف مدیریتی خواهد بود.

افزایش سرمایه از محل سود انباشته میتواند موقتاً وضعیت نقدینگی را بهبود دهد، اما در عمل به هیچ وجه جایگزین حل مشکلات بنیادین شرکت نیست. وقتی فروش داخلی و صادراتی محدود است و شرکت نتوانسته سهم قابل توجهی از بازار را به دست آورد، تزریق منابع مالی جدید صرفاً به معنی پوشش موقت کسریهاست و ریسکهای مالی و عملیاتی همچنان باقی میماند.
علاوه بر مسائل مالی، ضعف در استراتژی فروش و بازاریابی صادراتی، و نبود شفافیت در ارائه گزارشهای عملکرد، تصویر دقیقی از وضعیت واقعی شرکت به سهامداران ارائه نمیکند.
مقایسه فروش محصولات امیرکبیر خزر در مهرماه ۱۴۰۴ با مهرماه سال قبل نشان میدهد که فروش محصولات سبک کمی کاهش یافته و فروش سالانه این دسته نیز به طور محسوس کاهش یافته است؛ این موضوع حاکی از کاهش تقاضا یا ضعف در فروش داخلی است. محصولات نیمهسنگین در ماه مهر کاهش فروش داشتهاند، اما مجموع فروش سالانه کمی رشد کرده است، که نشان میدهد فروش در ماههای گذشته بیشتر بوده و عملکرد مهر ماه افت داشته است.
در حالی که فروش محصولات سنگین در مهرماه رشد کرده، فروش تجمعی سالانه همچنان کاهش داشته و این مسأله حاکی از توزیع ناپایدار فروش در طول سال است.امیرکبیر خزر، با وجود ظرفیت تولید مناسب و محصولات استاندارد، در فروش، بهرهوری، مدیریت مالی و شفافیت گزارشدهی ضعف دارد. افزایش سرمایه و تزریق منابع مالی نمیتواند جایگزین اصلاح ساختار عملیاتی و استراتژی فروش شود. اگر مدیریت شرکت نتواند بر فروش داخلی و صادرات، کاهش هزینههای تولید و شفافیت گزارشدهی تمرکز کند، سهامداران همچنان با ریسک جدی مواجه خواهند بود..