به گزارش نبض بازار- شرکت لبنیات پگاه با نوسان تولید، چالش نقدینگی و کادر متناقض مواجه است. هرچند به باور برخی از کارشناسان، قیمتگذاری دستوری نیز مانعی بر فعالیت آنهاست، اما بهطور کلی چالشهای زیرساختی پگاه بیشتر از سایر چالشهاست. پگاه نشان داده که نوعی ابهام نسبت به وضعیت مالی خود را دنبال میکند؛ ابهامی که مشخص نمیکند آیا این شرکت در مسیر زیاندهی است که افزایش سرمایه ناشی از تجدید ارزیابی داراییها را داشته یا در مسیر سوددهی.
شرکت پگاه جزو مجموعههای مطرح در بازار لبنیات ایران است. اگرچه این مطرح بودن الزاماً به معنای قدرتمند بودن نیست. پگاه در سالهای اخیر تا حدی توانسته تولید خود را حفظ کند، اما نوسان تولید در این شرکت نیز قابل توجه است. میزان تولید محصولات کلیدی این مجموعه (پنیر، شیر، خامه و دوغ) طی چند ماه اخیر نوساناتی داشته که به نظر میرسد با تداوم وضعیت فعلی، این نوسان نزولی بیشتر هم شود. مشخصاً میزان تولید پنیر پگاه در خردادماه امسال ۵۰ تن، خامه ۳۲۰ تن و دوغ ۱۸۶ تن بیشتر از میزان تولید این شرکت در مهرماه ۱۴۰۴ بوده است. اگرچه در مردادماه نیز کاهش تولید مشاهده شده است. با توجه به ناترازی انرژی در زمستان، پگاه با کاهش تولید مجدد مواجه خواهد شد. نکته قابل توجه این است که پگاه از امتیاز انرژی نیز برخوردار بود و استانداری در چندین دوره نسبت به لزوم اتصال برق شرکتهای لبنیات توصیههایی کرده بود.

این شرکت در اواخر فروردین ماه سال جاری اقدام به افزایش سرمایه کرد.
در ظاهر ماجرا یک شرکت در حال اصلاحات مالی و رشد سرمایه بوده است، اما بررسی جزئیات آن نشان میدهد که پگاه الزاماً شرایط مساعدی ندارد. در نام مربوط به افزایش سرمایه آمده است: «مازاد تجدید ارزیابی داراییها به منظور اصلاح ساختار مالی».
افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی، هیچ پولی وارد شرکت نمیکند؛ یعنی شرکت فقط ارزش دفتری داراییها را بالا میبرد و سرمایه اسمی را افزایش میدهد، بدون اینکه توان عملیاتی یا نقدینگی آن بهبود یابد. از این جهت، این افزایش سرمایه اثر اقتصادی واقعی ندارد و بیشتر جنبهی «تزئینی» در صورتهای مالی دارد. شرکت گفته این کار را برای اصلاح ساختار مالی انجام میدهد، اما هیچ توضیحی نداده که مشکل ساختاری دقیقاً چیست. آیا نسبت بدهی بالا رفته؟ آیا زیان انباشته وجود دارد؟ یا صرفاً قصد دارد ظاهر مالی خود را بهبود دهد؟ بدون این جزئیات، هدف افزایش سرمایه بیشتر توجیه اداری دارد تا اقتصادی.
پگاه همواره در حال افزایش قیمت بوده و همین موضوع صدای سازمان تعزیرات را نیز درآورده است. از سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ اخباری مبنی بر جریمه پگاه به واسطه گرانفروشی وجود دارد. رئیس سازمان تعزیرات در سال ۱۴۰۱ گفته است:
«در بحث لبنیات نیز موضوع را به یکی از شعب ملی گزارش دادیم و ۳-۴ واحد تولیدی را بررسی کردند و تعدادی از واحدهای تولیدی قیمت خود را اصلاح کردند و به قیمت ستاد تنظیم بازار برگرداندند، سه شرکت نیز محکوم شدند که یکی از آنها ۳۶۰ میلیارد ریال به لحاظ گرانفروشی، بازگرداندن قیمت به قیمت مصوب و نصب بنر، شرکت دیگر به مبلغ ۱۶ میلیارد تومان، اصلاح قیمت و نصب بنر و شرکت دیگر به پرداخت ۱ میلیارد جریمه و نصب بنر تخلف محکوم شده است. این سه شرکت میهن، پگاه و پاک بودهاند که البته فعلاً عنوان نمیکنیم هرکدام از جریمهها مختص کدام شرکت بوده است.»
این خبر نشان میدهد پگاه چندان درگیر و دار قیمتگذاری دستوری نیست و افزایش قیمتهای آن قابل توجه بوده است.
کمیته ریسک، یکی از زیرمجموعههای هیئتمدیره، وظیفه شناسایی، ارزیابی، کنترل و پایش ریسکهای مهم شرکت را دارد. به زبان ساده، این کمیته بررسی میکند که چه خطراتی (ریسکهایی) ممکن است شرکت را تهدید کند، از نظر مالی، عملیاتی، تولید، بازار یا اعتباری و چگونه باید برایشان برنامه داشت تا شرکت ضربه نخورد.
کمیته ریسک در شرکت پگاه، اما ساختار جالبی دارد. طبق اطلاعات درج شده در کدال، رئیس این کمیته، عباس شیرانی بیدآبادی، با مدرک دیپلم ماشینافزار ذکر شده است. از سوی دیگر، در ترکیب هیئت مدیره نیز به جز محمد مهدی گرجی با مدرک فوقلیسانس علوم غذایی، دیگر مدارک تحصیلی مسئولان این شرکت، الهیات، حسابداری و مدیریت استراتژیک است. بررسی مدارک مدیران نشان میدهد که صندوق بازنشستگی و وزارت کار باید نگاه مجددی به این شرکت داشته باشند.


سهم ۶۵٪ صندوق باعث شده تصمیمات کلان پگاه عمدتاً تحت نفوذ یک نهاد باشد، که میتواند انتصاب مدیریت ناکارآمد در این شرکت را افزایش دهد و در مقابل، استقلال مدیریتی و نظارت حرفهای را محدود کند. با این سازوکار، ناکارآمدی مدیریتی و ضعف استراتژی شرکت مستقیماً متوجه صندوق و در نهایت بازنشستگان کشوری میشود؛ یعنی سهامدار اصلی هزینه اشتباهات را میپردازد.
از سوی دیگر، اهداف صندوق (حفظ و افزایش دارایی بازنشستگان) ممکن است با نیازهای عملیاتی و توسعهای شرکت (مثل بهبود تولید، نقدینگی و سودآوری بلندمدت) همسو نباشد.
با تمام مزایای مطرحشده شرکت (برند شناختهشده، تولید وسیع، دسترسی به زنجیره تأمین)، پگاه با چالشهای جدی مواجه است: حاشیه پایین سود به دلیل افزایش هزینهها، محدودیت در قیمتگذاری، کاهش کل مصرف لبنیات داخلی، نیاز به بهبود نسبتهای مالی و نقدینگی و ضرورت خلق مزیت رقابتی قویتر و خروج از شرایط انفعالی. اگر شرکت بهسرعت برای اصلاح ساختارهای خود اقدام نکند، دچار تداوم بحران خواهد شد. بهینهسازی هزینه، تمرکز بر کیفیت، افزایش صادرات و استفاده از فناوری برای کاهش وابستگی به قیمتگذاری دستوری، احتمالاً شاهد کاهش سهم بازار، کاهش رشد و فشار بیشتر بر سودآوری خواهد بود.