سارا اسلامی- به گزارش نبض بازار، آمارهای سازمان هواشناسی نشان میدهد که بارندگی در تهران ۹۵ درصد نسبت به بلندمدت کاهش یافته است. دادههای وزارت نیرو نیز از کاهش موجودی هر چهار سد مهم استان حکایت میکنند؛ به گونهای که سدهای امیرکبیر، لار، طالقان و لتیان، به ترتیب ۸۴، ۵۱، ۳۹ و ۶۰ درصد کاهش ذخایر آبی را تجربه کردهاند. در چنین شرایطی گمانهزنیهایی در مورد جیره بندی آب در تهران مطرح شده است.

تهران تابستان سختی را از نظر آبی پشت سر گذاشت؛ ماههایی که با افت فشار و حتی قطعی آب در مناطقی همراه بود. با وجود اتمام فصل گرما، کمبارشی از یک سو و مدیریت نادرست منابع و مصارف آبی از سوی دیگر، باعث شده است که نگرانیها در مورد تامین آب شرب در استان همچنان ادامه یابد.
حالا مسئولان حوزه آب کشور و استان، از ترسیم سناریویهای بدبینامه سخن میگویند و به شهروندان در مورد کاهش مصرف هشدارهای پیاپی میدهند. حتی قطع یا کاهش فشار شبانه آب نیز در برخی مناطق پایتخت گزارش شده. در این میان، طرحهایی چون انتقال آب از طالقان، قرار است مرهمی موقت بر این زخم باشند.
در چنین شرایطی، احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در گفتوگو با نبض بازار تاکید کرده است که در صورت نبود بارندگی موثر طی دو هفته آینده، احتمال جیره بندی آب در تهران وجود دارد.
به گفته او، سرانه آب در کل ایران به مرز تنش آبی و در برخی استانها به مرز بحران رسیده است و اجرای طرحهای آب بین حوضهای نیز نمیتواند مشکلات را حل کند؛ مساله این است که هر برنامهای برای توسعه کشور باید مبتنی بر واقعیت تغییر اقلیم و ظرفیت طبیعت اجرا شود.

متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
برخی منابع با توجه به کاهشی بارندگی ۹۴ درصدی در تهران و خالی ماندن بخش بزرگی از مخازن سدهای استان بهویژه سد امیرکبیر، احتمال جیره بندی آب در پایتهت را مطرح کردهاند. چقدر امکان دارد این موضوع به مرحله عمل برسد؟
واقعیت این است که با توجه به کمبارشیهای طولانی بهویژه در استان تهران، نمیتوان این مساله را نادیده گرفت. اگر تا دو هفته آینده بارندگی رخ ندهد، متولیان آب استان ناچار هستند به جیره بندی روی بیاورند چون ذخیره بیشتر سدها بسیار پایین آمده یا تقریباً خالی شده است. در حال حاضر اتکای وزارت نیرو و شرکت آب و فاضلاب تهران و البرز بر سفرههای زیرزمینی قرار دارد اما آینده این منابع هم مطمئن نیست و فرونشست و بیابانی شدن منطقه را تشدید میکند. بهنظر میرسد وزارت نیرو در حال تصمیمگیری درباره این موضوع است.
گفته میشود برخی از سدهای تهران به حجم مرده یا اضطراری رسیدهاند. آیا این موضوع صحت دارد؟
بله، تقریبا از میان پنج سد تهران که دو سد در غرب و سه سد در شرق قرار دارند، هیچیک شرایط خوبی ندارند و بعضی از آنها به حجم مرده رسیدهاند. وقتی سدی به چنین وضعی میرسد عملا به این معناست که ذخیره قابلاستفادهای ندارد.
اشاره کردید که دو هفته آینده برای منابع آبی تهران حیاتی است و پس از آن، احتمال جیره بندی آب وجود دارد. پیشبینیهای سازمان هواشناسی برای بارندگی در این بازه زمانی چه میگویند؟
پیشبینیها بر اساس آخرین مدلها نشان میدهد که در نوار شمالی کشور شامل سواحل شمال، آذربایجانها، اردبیل و تا حدودی گلستان بارشهای ضعیفی رخ میدهد اما در دیگر نقاط کشور بارش موثری پیشبینی نمیشود. احتمال بارش مؤثر در تهران نیز طی دو هفته آینده بسیار پایین ارزیابی شده و این وضعیت ممکن است تا سه هفته آینده و حدودا تا اول آذر هم ادامه یابد.
برخی تحلیلها از بازگشت بارشها به شرایط نرمال در اواخر آذر و زمستان خبر میدهند. آیا میتوان امیدوار بود، شرایط برای استانهای کمبارش رو به بهبود برود؟
انتظار میرود که از هفته اول یا دوم آذر دامنههای البرز و مناطق شمالی و غرب کشور بارندگیهایی را تجربه کنند؛ به گونهای که بارش این مناطق در زمستان و بهار آینده به شرایط عادی نزدیک شود. البته این وضعیت به معنی پربارشی نیست بلکه بارندگیها به سطح نرمال نزدیک میشود. اما مناطق شرقی کشور در این بازه زمانی همچنان کمبارش خواهند بود. با این حال حتی در صورت زمستان نرمال در مناطق شمالی و غربی، چون ۲۵ درصد بارش سال مربوط به پاییز میشوند و این فصل در برخی مناطق تقریبا بدون بارش سپری شده است، در پایان سال آبی با کمبارشی مواجه خواهیم بود. در سطح کشور احتمالا بین ۱۵ تا ۲۰ درصد کمبود نسبت به میانگین رخ میدهد. اما تجربه سال آبی گذشته نشان داد در برخی استانها این عدد ممکن است تا ۷۰ درصد نیز برسد. در نتیجه امسال ادامه خشکسالی سالهای گذشته را تجربه خواهیم کرد و هرچند در فصل سرد بارش و برف خواهیم داشت، این میزان کمبودهای انباشته قبلی را جبران نمیکند.
پیشبینیها در مورد زمستان تهران، چه میگویند؟
مدلهای عددی نشان میدهند که بارشهای زمستان تهران به نرمال نزدیک میشود. تهران به طور میانگین حدود ۴۰ درصد بارش سالانه خود را در زمستان دریافت میکند. بنابراین به نظر میرسد تا حدودی از شدت تنش آبی کاسته شود. اما بارشهای پیش از آغاز سرمای شدید نیز اهمیت زیادی دارند؛ چرا که بارشها در اوج سرما، اغلب بهصورت برف است و بهدلیل دماهای پایین، روانآب قابلتوجهی تولید نمیشود. بنابراین وضعیت سدها همچنان نگرانکننده است و احتمالا این وضعیت ادامه مییابد؛ مگر اینکه بارش سیلآسایی رخ دهد که فعلا چنین چشماندازی وجود ندارد. در نتیجه احتمالا تنش آبی با وجود کاهش مصرف در فصل سرد، عمیقتر شده و در صورت تداوم خشکی، بحران آب تشدید میشود.
مسالهای که اکنون برای حل چالش کمآبی در تهران مطرح میشود، انتقال آب از طالقان است. آیا این راهکار میتواند کمآبی و احتمال جبره بندی آب در تهران را کاهش دهد؟
تا حدی و بهصورت موقت بله اما چنین طرحهایی راهحل نهایی نیستند. اجرای این پروژه نیز با تدابیری انجام شده است و قرار نیست کل آب حوزه طالقان به تهران منتقل شود. چرا که در صورت تداوم انتقال، دشت قزوین و کشاورزی منطقه آسیب میبیند. به هر حال، بخشی از آب طالقان به سمت قزوین و بخشی دیگر به سد سفیدرود میرفت؛ حذف این منبع مناطق دیگر را با چالشهایی مواجه میکند. بنابراین انتقال بینحوزهای اگرچه ممکن است مشکل مقصد را کاهش دهد اما در مبدا خسارت بیشتری بر جای میگذارد و پایدار نیست.
با توجه به شرایط فعلی، راهکار اصلی مدیریت بحران آب چیست؟
نباید از مساله تغییر اقلیم غافل شویم. لازم است علاوه بر اقدامات کوتاهمدت، چشمانداز بلندمدت را هم در نظر بگیریم. دمای زمین نسبت به دوران پیشاصنعتی حدود یک و نیم درجه در سطح جهانی و دو تا سه درجه در مناطق خشک افزایش یافته و این افزایش، الگوهای جوی را تغییر داده است. مناطق کمبارش مانند ایران بیش از دیگر مناطق تحت تاثیر قرار گرفتهاند و با کاهش بارندگی، افزایش دما و تبخیر روبهرو شدهاند. نتیجه این شرایط، کاهش منابع آب و تشدید خشکسالی است. زمانی سرانه آب هر ایرانی چند هزار متر مکعب در سال بود اما اکنون در برخی مناطق، به آستانه بحران رسیدهایم. اگر از یک طرف روند گرمایش ادامه یابد و از طرف دیگر، مدیریت و شیوه مصرف منابع آبی نیز در ایران بدون توجه به تغییرات اقلیمی ادامه یابد، وضعیت آب کشور وخیمتر میشود. البته این مساله جهانی است و به ویژه کشورهای خاورمیانه با آن درگیر هستند. برخی از کشورهای منطقه سعی دارند اقتصاد خود را با منابع محدود سازگار کنند و وابستگی به آب را کاهش دهند. برای مثال، اقتصاد کشورهای عربی وابستگی چندانی به کشاورزی ندارد و تمرکز آن بر حوزههایی چون حمل و نقل، گردشگری، تجارت و صنعت قرار گرفته است؛ در نتیجه، آنها عمده محصولات کشاورزی مورد نیاز خود را وارد میکنند. البته منظور این است که ایران نیز باید واردکننده عمده چنین محصولاتی باشد اما باید مصرف آب را در بخشهای مختلف بهویژه کشاورزی بهینه کند؛ به این معنا که فعالیتهای خود را متناسب با توان طبیعی هر منطقه تنظیم کند. در این صورت است که تابآوری کشور در برابر تغییرات اقلیمی افزایش مییابد؛ محیط زیست نیز حقابه خود را دریافت میکند و قابل زیست میماند. اما اگر شرایط کنونی ادامه یابد، فشار بر منابع بیشتر شده و مهاجرت اقلیمی اجتنابناپذیر میشود. البته این فقط مختص ایران نیست؛ برای مثال عراق، کویت، افغانستان ترکمنستان و دیگر کشورهای آسیای میانه، سوریه، عراق و به طور کلی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، شرایط مشابهی دارند و در تنش آبی شدیدی به سر میبرند.
در حال حاضر سرانه آب در ایران به چه عددی رسیده و نسبت به گذشته چه تغییری کرده است؟
جمعیت ایران اکنون حدود ۹۰ میلیون نفر تخمین زده میشود و منابع تجدیدپذیر کشور نیز حدود ۹۰ میلیارد متر مکعب است؛ در نتیجه سرانه آب هر ایرانی حدود هزار متر مکعب در سال است که در مرز تنش آبی به شمار میرود. بر اساس استاندارهای بینالمللی، اگر این رقم به ۵۰۰ متر مکعب برسد، کشور وارد بحران آبی میشود. در حالی که در گذشته با جمعیت کمتر و بارندگی بیشتر، سرانه آب هر ایرانی سه تا چهار هزار متر مکعب بود اما افزایش جمعیت، کاهش بارش و افزایش دما باعث تبخیر بیشتر و افت منابع شده است. البته، اکنون میانگین کشوری حدود هزار متر مکعب است در حالی که آب موضوعی منطقهای است. بر همین اساس، در استانهایی مانند تهران، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و مرکزی وضعیت در مرز بحران قرار دارد. در چنین شرایطی، برنامهریزیها باید بر اساس ظرفیت اقلیمی هر منطقه انجام شود تا توسعه بیرویه جمعیت و کشاورزی، بحران را تشدید نکند. یکی از عوامل اصلی مشکلات کنونی کشور همین است که جمعیت، صنعت و کشاورزی در بسیاری از مناطق، بدون توجه به ظرفیت طبیعت توسعه یافته است. اگر همین روند ادامه یابد، چالشها افزایش مییابد.
برای اطلاعات بیشتر، مطالعه گزارش کاهش ۱۰۰ درصدی بارندگی در ۲۱ استان کشور پیشنهاد میشود.