به گزارش نبض بازار- صنعت معدنی ایران، بهویژه بخش سنگ آهن، یکی از بخشهای مهم تأمینکننده مواد اولیه برای صنایع پاییندستی مانند فولاد است. با این حال، روند صادرات خام یا نسبتاً فرآوریشده سنگآهن دلایلی دارد که قابل تأمل است. ایران بخش قابلتوجهی از این ماده را با فرآوری اندک یا خام صادر میکند؛ یعنی ارزش افزوده داخلی نسبتاً پایین میماند. این وضعیت به معنای «ارزان دادن» منابع معدنی نیست لزوماً از نظر قیمت اسمی، اما از منظر فرصت ایجاد ارزش افزوده و توسعه صنعتی داخلی، کشور بخشی از ارزش بالقوه را از دست میدهد.
چندی پیش بود که انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران نسبت به صادرات بی رویه سنگ آهن معترض شد. ایران دارای منابع وسیع سنگ آهن و نیاز جدی به این ماده اولیه است، اما صادرات بی رویه نشان از خام فروشی شدید از سوی بازار ایران است.
چیلان دراینباره نوشته است: «احمد دنیانور، عضو هیأت رئیسه انجمن تولیدکنندگان فولاد در پنج ماهه نخست امسال ۵میلیون و ۶۳ تن کنسانتره سنگ آهن از کشور صادر شد و این نشانگر رشد ۸۰درصدی صادرات است در حالی که سنگ آهن ماده اولیه تولید در زنجیره فولاد محسوب میشود، مادهای تجدیدناپذیر است و صادرات آن مصداق خامفروشی به شمار میآید.»
رشد ۸۰ درصدی صادرات تنها میتواند به نفع دلالان بازار فولاد باشد و تولیدکنندگان در این صحنه به مرور دچار گرانی مواد اولیه و کمیاب شدن این ماده مهم میشوند. ایران با وجود ظرفیت ۵۰ میلیون تن فولاد، تنها ۳۰ میلیون تولید دارد که در حال حاضر بحران ناترازی و رکود بازار و محدودیت صادراتی، بخشی از علل عدم دستیابی به ظرفیت ۵۰ میلیون است. با اضافه شدن عامل کمبود و گرانی مواد اولیه، میزان تولید فولاد ایران از قبل هم کمتر خواهد شد که زیان آن در سطح ملی و دامن گیر بخشهای گستردهای از اقتصاد خواهد بود.
آمارها نشان میدهند که مقصد عمده صادرات سنگآهن ایران کشورهای آسیایی هستند. چین بزرگترین واردکننده سنگ آهن ایران است و گفته شده بیش از ۹۰٪ صادرات این ماده به چین انجام میشود. این در حالی است که چینیها بزرگترین فولادساز جهاناند، اما باز هم سعی میکنند از کشورهای در حال توسعه فولاد و مواد اولیه وارد کنند که این موضوع به خودی خود محل سؤال است. کشورهایی مانند ترکیه، عراق و برخی کشورهای منطقه نیز در فهرست واردکنندگان قرار دارند.
ایران اگرچه منابع غنی سنگآهن دارد، اما ظرفیت فرآوری یا تبدیل کامل به محصولات با ارزش افزوده بالاتر (برای مثال شمش، ورق یا فولاد نهایی) نسبت به استخراج اولیه کمتر توسعه یافته است. صادرات سنگآهن خام یا با فرآوری اندک میتواند منبع سریع برای تأمین ارز باشد، بهویژه زمانی که بازارهای جهانی نرخ مناسبی پیشنهاد میدهند. از گزارشها برمیآید که گاه تولید استخراجی سنگآهن از مصرف داخلی واحدهای فولادسازی بیشتر بوده و لذا صادرات به عنوان راهحل مازاد مطرح میشود. محدودیتهایی در زیرساخت لجستیکی، مالی و فناوری فرآوری سبب شده است که سرمایهگذاری کافی در تبدیل مواد اولیه به محصولات با ارزش افزوده بیشتر نشود.
با استمرار صادرات مواد اولیه سنگآهن به صورت خام، فرصت چندانی برای ایجاد ارزش افزوده داخلی، اشتغال بیشتر، توسعه صنایع پاییندستی و افزایش سهم کشور از زنجیره تولید باقی نمیماند. وابستگی شدید به یک یا چند مقصد صادراتی (مانند چین) ریسک کشور را در برابر نوسانات بازار جهانی و تغییر سیاستهای خریداران افزایش میدهد. سیاستگذاران باید در جهت افزایش فرآوری داخلی، ارتقای فناوری تولید کنسانتره و گندله، ایجاد صنایعی که بتوانند مواد اولیه را ارزشآفرینتر کنند، تلاش کنند.
الزام صادرات مواد اولیه بایستی با در نظر گرفتن نیاز داخلی صنعت فولاد و امنیت تأمین زنجیره تولید داخل همراه باشد؛ یعنی صادرات زمانی منطقی است که صنایع پاییندستی داخل کشور بتوانند به ظرفیت مطلوب برسند.