به گزارش نبض بازار، صدای نمایندگان مجلس از دست کروز درآمده است. هر روز یک نماینده یا یک مسئول دولتی و یا حتی نهاد نظارتی، نسبت به رفتارهای کروز شاکی میشود. روز گذشته یکی از اعضای کمیسیون صنایع مجلس، نسبت به رفتارهای خودروسازان اعتراض کرد. اعتراضی که به موضوع انحصارطلبی کروز، دریافت مداوم ارز، تأثیر اندک قطعی برق در تولید و موارد این چنینی اشاره داشت. به واقع هر روز که میگرد، یک واقعیت جدید از چالشهای کروز روشن میشود.
بالاخره ایران خودرو خصوصی است یا دولتی؟ پاسخ به این سؤال میتواند بخش مهمی از تنشهای کروز و دولت را حل کند. کروزیها مدعیاند که دولت نباید در بخش خصوصی دخالت کند، از آن طرف مشخص میشود که تنها در ۴ ماه اول سال، ۳۶۰ میلیون دلار ارز دریافت کرده است. این در حالیست که سایپا به عنوان خودروساز دولتی، تنها ۸۶ میلیون دلار دریافت ارز داشته است.
کار تا جایی پیش رفت که سازمان تعزیرات هم وارد شد و کروزیها را محکوم به گران فروشی کرد. با این وجود ایران خودرو باید تکلیف خود را مشخص کند، این شرکت دولتی است یا خصوصی؟ انتظارات بخش خصوصی از دولت، باید بر اساس منطق بازار آزاد باشد. خودروسازان باید مشخص کنند که خواهان امکانات دولتی اند یا به دنبال سود در بازار آزاد می گردند؟ اگرچه قیمت گذاری دستوری هنوز در اختیار نهادهای دولتی است اما قیمت گذاری با مسئله تولید، دو موضوع متفاوت در دو ساختار متفاوت است.
صنایع تحت فشار شدید ناترازی برق قرار دارند، اما این اتفاق نباید منجر به پوشاندن ضعفهایشان شود. صنایع تمامی چالشهای خود را به گردن قطعی برق انداختهاند درحالیکه واقعیت چیز دیگریست. مشخصاً در صنایع فولادی، بخشی از افت تولید ناشی از رکود بازار و عدم توان فروش بوده، اما آنها بر تأثیر صد درصدی ناترازی در تولید پافشاری میکنند. اگرچه این ایده تا زمانی قابل قبول است که برق به صورت یکسان در صنایع قطع شود.
خودروسازها نیز شرایط مشابهی دارند. کاهش تولید و کاهش فروش آنها در ماههای اخیر نشان میدهد که تمامی مشکلات ناشی از قطعی برق نیست. مصطفی طاهری، عضو کمیسیون صنایع مجلس، درباره موضوع فوق گفته است: «بحث قطعی برق در کاهش تولید خودرو، بهانه و حداکثر تأثیر آن چهار درصد بوده است. با وجود دریافت ارز بیشتر، تولید به شدت پایین بوده است.»
صحبت این نماینده از دو وجه قابل توجه است. وجه نخست مشخص شدن واقعیت تأثیر برق در تولید که نشان میدهد صنایع برق را بهانه کردهاند. وجه دوم مسأله تداوم اتصال برق این کارخانه است. اگر تنها ۴ درصد از حجم تولید خودروسازها به واسطه قطعی برق از دست رفته، یعنی برق آنچنان که برای دیگر صنایع قطع میشود، برای خودروسازها قطع نمیشود. اگرچه در گام نخست وزارت نیرو و سپس وزارت صمت باید پاسخگو این مسأله باشند. آیا خودروسازها نیروگاه دارند یا برق سبز خریداری کردهاند؟
«تولید سایپا کاهش یافته و مدیریت دولتی افت شدیدی دارد. در ایرانخودرو نیز چهار ماهه اول ۱۴۰۳، ۱۵۹ هزار دستگاه تولید شده، در حالی که ارز بیشتری دریافت شده بود. سایپا هم تولید کاهش یافته و ارز دریافتی نصف سال قبل بوده است. تجربه خصوصیسازی تاکنون نتایج مثبتی نشان نداده است. اکنون افتخار میکنند که یک میلیون و ۳۰۰ هزار دستگاه تولید میکنیم. اگر خودروی اقتصادی تولید نکنیم، نیاز واقعی بازار که حداقل ۱. ۵ میلیون دستگاه است، تأمین نمیشود و واردات نیز صفر بوده است.»
اینها بخش دیگری از صحبت مصطفی طاهری، نماینده مجلس است. او مدعی است که خودروسازها در شرایطی رشد تولید داشتهاند که واردات صفر بوده است. با این وجود به مرور زمان میزان تولیدشان در چنین شرایطی هم کاسته شده است. خودروسازها مدعیاند که باید با حمایتهای بیشتر دولت، تولید خود را افزایش دهند، اما در این مسیر تنها چیزیکه نصیب دولت، ملت و خود کارخانه میشود، زیان بیشتر است.
قسمت عجیب ماجرای کروز آنجاست که این نماینده مجلس مدعی شده کروزیها قطعات لازم را به سایپا نداده تا تولید این شرکت پایین بیاید. کاهش تولید سایپا نیز مسلماً آمارهای ایران خودرو را بالا میبرد و آنها خودشان را مدیران لایقتری نشان خواهند داد. در صورت اثبات این ادعا، دولت باید فکری برای توزیع عادلانه قطعه میان خودرو سازان انجام دهد. کروز تنها صنعت قطعهسازی را در اختیار دارد و چنین کارهایی انجام میدهد، اگر صنایع دیگر را در دست داشت مشخص نبود چه رفتاری با جامعه رقیب و مخاطب خود انجام میداد.