به گزارش نبض بازار- اصفهانیها چند سالی بر روی پروژه انتقال آب تبلیغ کردند. پس از انتظار و صرف هزینه فراوان، آب جنوب به اصفهان رسید. قرار بود بعد از رسیدن آب به فولاد مبارکه و پالایشگاه، میزان استفاده این مجموعهها از آب این استان به حداقل برسد. این در حالیست که پس از رسیدن آب دیگر هیچ خبری مبنی بر توقف استفاده از آب اصفهان توسط کارخانهها مطرح نشد. آیا فولاد مبارکه در حال استفاده از آب جنوب و آب اصفهان است؟
فولاد مبارکه اعلام میکند که مصرف آب خود در حدود ۲.۵ مترمکعب برای هر تن فولاد است، اما در مقیاس فولادی تولیدی در سال و میزان مصرف آب، به نظر میرسد این آمار چندان دقیق نباشد.
فولاد مبارکه در یک نمایش، آب انتقالی از خلیج فارس که نزدیک ۳ یورو به ازای هر مترمکعب تمام شده را آب انتقالی از عمان معرفی کرد. این در حالیست که طبق شنیدهها آب انتقالی از عمان هنوز به لولهگذاری هم نرسیده است. گویا وقتی فولاد متوجه شد که آب جنوبی گرانتر از آب فعلی تمام میشود، ترجیح داد به تخریب محیط زیستی خود ادامه دهد و دست از آب اصفهان هم نکشد. فولادیها همواره گزارههای متعددی نیز نسبت به میزان مصرف آب در مقابل تولید هر کیلو فولاد مطرح کردهاند. مشخص نیست این کارخانه چه میزان از آب اصفهان و خلیج فارس را مصرف میکند. آنچه مشخص است مصرف آب در ابعادی است که هم آب جنوب و هم آب اصفهان در این کارخانه مصرف میشود.
فولاد مبارکه برای توسعه خود نیازمند آب بیشتر است و بعید به نظر میرسد دست از آب اصفهان بکشد. این کارخانه به آب جایگزین در جهت جبران آسیبهای محیط زیستی نیاز نداشت، بلکه به آب بیشتر برای تخریب بیشتر و تولید بیشتر نیاز داشت. پالایشگاه اصفهان و دیگر صنایع دیگر با آب انتقالی هم چنین شرایطی دارند. این صنایع یا از آب اصفهان به عنوان آب ارزان استفاده خواهند کرد و آب جنوب را گران نمیخرند یا از آب اصفهان در کنار آب جنوب برای توسعه بیشتر استفاده میکنند. یکی از نگرانیهای جدی فعالان محیط زیستی هم دقیقاً همین مسأله است.
محمد درویش، فعال محیط زیست، درباره اثرات منفی انتقال آب گفته است: «آوردن آب دریای عمان به اصفهان مثل کوبیدن آخرین میخ بر تابوت این شهر است. اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، مردم اصفهان یا از آلودگی اصفهان خفه میشوند یا از کمبود آب.»
فولاد مبارکه اگر دست از آب اصفهان بکشد، این شهر با حجم آب بیشتری در سفرههای زیرزمینی و آب جاری احتمالی در زاینده رود مواجه میشود. چنین مسألهای انگیزه پیشرویهای محیط زیستی شهروندان در مقابل صنایع را پررنگتر میکند. صنایع میدانند که یک قدم عقب نشینی از محیط زیست، مساوی با تن دادن به تمامی مطالبات محیط زیستی است که میتواند در مواردی حتی تولید برخی از کارخانهها را به صفر برساند.
هرچند افزایش آب وارداتی به استان میتواند صنایع را نیز بزرگتر و گرانتر کند. صنایعی که با آب گران توسعه پیدا کنند، به راحتی از مواضع خود عقب نشینی نخواهند کرد. در آن صورت صنایع توجیه سرمایهگذاری را مطرح میکنند و پول پاشی در بخشهای مختلف با عنوان مسئولیت اجتماعی نیز بیشتر خواهد شد. به نوعی صنایع تلاش میکنند شهر و دولت را به خود معتاد کنند تا در قدمهای بعدی خود و از جمله قدمهای تخریبیشان، با مانعی مواجه نشوند.
فولادیها با آب انتقالی، به سوی توسعه بیشتری حرکت میکنند. این توسعه از اصفهان شهر عجیبی میسازد. شهری که آب در رودخانهاش جاری است و شاید مقداری از میزان فرونشست آن کم شده باشد، اما نمیتوان در آن نفس کشید. در شهری که فولاد زیادی تولید میکند، آب هم دارد، اما نفس کشیدن غیرممکن است.