مصرف بی رویه انرژی در صنایع همواره یکی از اتهامات فولادیها بوده است. علی کناری، عضو هیئت مدیره انجمن بهینهسازی مصرف انرژی ایران، در این گفتوگو با «نبض بازار» به موضوع مصرف گاز و برق در صنایع فولادی و توزیع نامتناسب آنها در کشور اشاره میکند. کناری معتقد است که واحدهای تولیدی فولاد در ایران تکنولوژی قدیمی دارند و به همین واسطه مصرف آنها چندین برابر استانداردهای جهانی است. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانیم:
صنایع فولاد جزو صنایع پرمصرف کشور هستند. ما در دید کلان اگر بخواهیم نگاه کنیم، باید ببینیم کشور ما چند واحد صنعتی فولاد نیاز دارد. ما به این فکر نباشیم که حتماً مخاطب ما خارج از ایران است. ما بیش از ۳۰۰ واحد صنعتی فولاد در کشور داریم؛ آیا این همه واحد صنعتی پرمصرف نیاز داریم؟ دولت در توزیع کارخانههای فولاد کوتاهی کرده و هرکسی از راه رسیده یک مجوز تولید فولاد گرفته است. یک زنجیره تولید فولاد از سنگ آهن تا تحویل فولاد نهایی، چیزی در حدود ۱۱ فرآیند شناخته شده دارد، مسأله این است که احداث واحدهای کوچک به نفع ما بوده است؟ اکثر کارخانههای ما تک فرآیند هستند و تنها فولاد مبارکه و ذوب آهن و چند کارخانه دیگر متمرکز هستند. تک فرآیندی تولید فولاد باعث رشد مصرف انرژی آنها شده است. وقتی فولادسازی متمرکز داشته باشید، بهینهسازی انرژی هم در آن کارخانه راحتتر است.
تکنولوژی صنایع فولادی در ایران با یکدیگر متفاوت است. ما برای مصرف کم باید کوره بلند داشته باشیم، ساختار کوله بلند هم در ذوب آهن و زرند ایرانیان وجود دارد. تولید فولاد از طریق کوله بلند مصرف را کاهش میدهد. به طور کلی هریک از کارخانههای فولادی در ایران چالشهای خاص خود را در حوزه انرژی دارند. مثلاً چادرملو به خاطر محدودیت آب پیشروتر است و کارهای زیادی کرده است. در ایران، چون انرژی ارزان بوده کار خاصی نکردیم. الان که دچار کمبود شدهایم تازه به فکر محدودیت افتادهایم.
واحدهای فولادی ما تکنولوژی خیلی قدیمی دارند. این تکنولوژی قدیمی بدون تغییر باقی مانده و کارخانهها بیشتر به فکر نهایت استفاده بودهاند. سؤال اساسی ما این است که صنعت فولاد پرمصرف ما چگونه کم مصرف میشود؟ مشکل اصلی این است که دولت تصمیم مشخصی برای این مسأله ندارد. وقتی منابع شما محدود است، مسلماً باید یک تعدادی از واحدها تقویت شوند و یک تعدادی هم تعطیل شوند. دولت برای بهبود و یا از مدار خارج کردن کارخانهها و یا واردات تکنولوژی برنامهای ندارد. تمامی صنایع ما در حوزه انرژی، بلاتکلیف هستند. ما هیچ برنامه جامعی برای مصرف انرژی صنایع نداریم.
در این بین یک سری استاندارهای یکبار مصرف میماند که در ده سال گذشته برای صنایع پرمصرف به کار رفته است. دولت براساس این استانداردها بررسی میکند که واحدهای فولادی معیار مصرف را رعایت میکنند یا خیر؛ این استانداردها نیز بلاتکلیفاند. با وجود اینکه هر سال بازرسهایی برای رسیدگی به امور فولادیها ارسال میشوند، اما واحدهای فولادی آماری که میدهند، آمار صحیحی نیست. اگر از سازمان استاندارد بپرسید که کدامیک از فولادیها معیارهای مصرف را پشت سر میگذارند؛ به جز واحدهای نورد گرم چندفرآیندی، دیگر واحدها معیارها را پاس میکنند. در روی کاغذ مصرف فولادیهای ما استاندارد است، اما این اطلاعات از نظر علمی ساختگی است. شاید تعدادی از فولادیها پیشرو باشند، اما به نظر میرسد بیشتر فولادیها معیارهای لازم را ندارند.
ذات فرآیند تولید فولاد پرمصرف است. فرآیندهای قوس الکتریکی از نظر مصرف برق پرمصرف هستند. از آن طرف فرآیندهای احیا مستقیم که خروجی آن در بحث گندله آهن است، فرآیند پرمصرف گاز هستند. مصرفی که مثلاً واحد احیایی که ما داریم شاید سه برابر استاندار جهانی باشد یا مصرف قوس الکتریکی شاید ۱.۵ برابر استاندارد جهان باشد. در اروپا قیمت انرژی بالاست و در صورت به روز نشدن باید جریمه شود؛ چنین شرایطی باعث شده فولادیهای اروپا به سمت فولاد سبز حرکت کنند. مثلاً از ایران اگر فولادی خریداری شود و آن فولاد سبز نباشد، واحد تولیدی ایران باید مالیات پرداخت کند. اروپاییها قوانینی در نظر گرفتهاند که فولادیها خود را به روز کنند. نمیتوان انتظار بهینهسازی داشت، اما هیچ کاری هم نکرد. بهینهسازی رایگان انجام نمیشود و دولت و بخش خصوصی با هم باید به این سمت حرکت کنند.