گزارش نبض بازار از ناترازی بنزین در ایران:
پیک موتوری‌ها چه نقشی در کمبود بنزین کشور دارند؟

به گزارش نبض بازار ، ناترازی در تراز بنزین کشور طی سال‌های گذشته به معضلی حاد تبدیل شده که نه‌تنها امنیت انرژی را تهدید می‌کند، بلکه بودجه دولت را نیز با بار مالی سنگینی مواجه ساخته است. یکی از عوامل کمتر دیده‌شده، اما بسیار تأثیرگذار در این بحران، وضعیت فرسوده ناوگان حمل‌ونقل شهری به‌ویژه در کلان‌شهرهاست. در حالی که بسیاری از سیاست‌ها در سطح مصرف‌کننده یا واردات سوخت متمرکز شده‌اند، مسأله ساختاری در بخش حمل‌ونقل، سهم قابل توجهی در افزایش بی‌رویه مصرف بنزین دارد. به بیان دقیق‌تر، سهم بالای ناوگان فرسوده از کل مصرف سوخت، به‌ویژه در شهر‌هایی مانند تهران، معادلات عرضه و تقاضا را به هم زده است.

طبق بررسی‌های موجود، متوسط سن خودرو‌ها و موتورسیکلت‌های فعال در ناوگان حمل‌ونقل شهری کشور، فراتر از استاندارد‌های جهانی است و همین مسأله، موجب افزایش مصرف سوخت، بالا رفتن آلایندگی و کاهش بازده انرژی شده است. متأسفانه روند نوسازی نیز به‌شدت کند بوده و در بسیاری از موارد، یا متوقف شده یا تنها در حد طرح‌های تبلیغاتی باقی مانده است. در نتیجه، ناوگان حمل‌ونقل شهری، به‌جای اینکه بازوی کاهش فشار انرژی باشد، خود به یکی از ستون‌های پنهان بحران سوخت تبدیل شده است؛ ستونی که اگر اصلاح نشود، هیچ راهکاری برای مهار ناترازی سوخت به موفقیت نخواهد رسید.

پیک‌های فرسوده، آتش‌افروز آلودگی و مصرف

در میان انواع مختلف ناوگان شهری، پیک‌های موتوری از اهمیت خاصی برخوردارند. در تهران، بیش از ۹۰ درصد از این پیک‌ها فرسوده هستند؛ موتورسیکلت‌هایی که با فناوری‌های قدیمی و بازده پایین، سهمی کلیدی در مصرف بی‌رویه بنزین دارند. این وسایل نقلیه که در طول شبانه‌روز مدام در حرکت‌اند، نه‌تنها سوخت بیشتری مصرف می‌کنند، بلکه به یکی از منابع جدی آلایندگی هوا نیز تبدیل شده‌اند. با توجه به تردد بالا و بی‌وقفه آنها در مناطق پرجمعیت، اثرگذاری آنها بر محیط‌زیست چند برابر وسایل نقلیه معمولی است.

از آن‌جایی که پیک‌های موتوری اغلب متعلق به اقشار کم‌درآمد و فاقد توان نوسازی هستند، راه‌حل‌های صرفاً توصیه‌ای برای جایگزینی آنها راه به جایی نبرده‌اند. نبود زیرساخت‌های مالی و تسهیلات مؤثر، موجب شده این ناوگان در همان وضعیت فرسوده باقی بماند و روز‌به‌روز به فشار مصرف سوخت و آلودگی اضافه کند. با چنین روندی، سیاست‌هایی مانند سهمیه‌بندی بنزین یا کنترل مصرف از طریق کارت سوخت، تنها اثرگذاری موقتی خواهند داشت و بدون بازسازی ریشه‌ای ناوگان، نمی‌توان انتظار تغییر پایدار داشت.

نوسازی ناوگان؛ فرصت بزرگ صرفه‌جویی

برآورد‌های کارشناسی نشان می‌دهد که صرفاً با نوسازی ناوگان پیک‌های موتوری تهران، می‌توان روزانه تا یک میلیون لیتر در مصرف بنزین کشور صرفه‌جویی کرد. این رقم معادل مصرف روزانه سوخت یک شهر متوسط است و در صورت تعمیم این الگو به سایر کلان‌شهرها، تأثیر آن به‌مراتب چشمگیرتر خواهد بود. با برقی‌سازی این ناوگان، این صرفه‌جویی می‌تواند به دو برابر نیز برسد؛ یعنی روزانه دو میلیون لیتر بنزین کمتر مصرف خواهد شد. این میزان، نقش مهمی در کنترل واردات سوخت، کاهش یارانه و حتی صادرات بنزین مازاد دارد.

چنین صرفه‌جویی‌ای نه‌تنها به اقتصاد ملی کمک می‌کند، بلکه زمینه‌ساز بهبود کیفیت هوا، کاهش بیماری‌های تنفسی و افزایش بهره‌وری انرژی نیز خواهد شد. دولت می‌تواند با حمایت هدفمند و تسهیل مالی، بخش خصوصی را وارد عرصه نوسازی کند. تجربه کشور‌های موفق در این زمینه نشان می‌دهد که سیاست‌های تشویقی و تسهیلات کم‌بهره برای نوسازی ناوگان می‌تواند در مدت کوتاهی، نتایج ملموس و قابل‌اندازه‌گیری داشته باشد. نوسازی ناوگان موتوری، به‌ویژه در کلان‌شهرها، نه یک گزینه، بلکه ضرورتی فوری است.

گره کور سیاست‌گذاری

یکی از مهم‌ترین دلایلی که تاکنون مانع تحقق نوسازی ناوگان شده، سردرگمی در سیاست‌گذاری و نبود انسجام میان نهاد‌های مسئول است. وزارتخانه‌های صمت، کشور، نفت و سازمان محیط‌زیست هر یک به‌صورت جزیره‌ای به موضوع ورود کرده‌اند و همین ناهماهنگی موجب کندی اجرای طرح‌ها و توقف بسیاری از پروژه‌های نوسازی شده است. از سوی دیگر، بار مالی این طرح‌ها نیز همواره بر دوش دولت بوده و با محدودیت‌های بودجه‌ای، اجرای آنها با چالش مواجه شده است.

در شرایطی که تورم و کاهش قدرت خرید مردم مانع نوسازی داوطلبانه شده، نبود سیاست‌های حمایتی مانند تسهیلات ارزان‌قیمت یا مشوق‌های مالیاتی، موجب دلسردی فعالان این حوزه شده است. همچنین، تولید داخلی موتورسیکلت‌های برقی به حدی نرسیده که پاسخگوی تقاضا باشد و واردات نیز به دلیل محدودیت‌های ارزی یا تعرفه‌ای با مشکل روبه‌روست. در نتیجه، سیاست‌گذاری ناکارآمد و نبود راهبرد جامع، عملاً کشور را از یک فرصت بزرگ صرفه‌جویی و بهبود زیست‌محیطی محروم کرده است.

برقی‌سازی یا ادامه مسیر پرهزینه

برقی‌سازی ناوگان موتوری شهری می‌تواند یکی از سریع‌ترین و مؤثرترین راهکار‌های عبور از بحران ناترازی بنزین باشد. تجربه جهانی نشان داده که توسعه زیرساخت‌های شارژ، کاهش هزینه تولید و ارائه تسهیلات به مصرف‌کنندگان، مسیر را برای حرکت از سوخت‌های فسیلی به انرژی پاک هموار کرده است. در ایران اما، همچنان چالش‌هایی مانند نبود ایستگاه‌های شارژ، گرانی باتری و هزینه نگهداری، مسیر برقی‌سازی را سخت کرده‌اند. این در حالی است که مزایای آن، به‌ویژه در کلان‌شهر‌هایی مانند تهران، بسیار فراتر از هزینه‌های اولیه است.

ادامه مسیر فعلی به معنای تشدید وابستگی به واردات بنزین، افزایش کسری بودجه یارانه‌ها و رشد هزینه‌های درمان بیماری‌های ناشی از آلودگی هواست. در مقابل، برقی‌سازی با سرمایه‌گذاری اولیه مناسب می‌تواند در میان‌مدت بازدهی بالایی داشته باشد و به‌عنوان یک اهرم کلیدی در کنترل مصرف سوخت عمل کند. انتخاب میان این دو مسیر، نه یک تصمیم فنی بلکه انتخابی سرنوشت‌ساز در حوزه انرژی و سلامت جامعه است. کشور در نقطه‌ای ایستاده که یا باید به سمت فناوری‌های نو و حمل‌ونقل پاک حرکت کند یا تاوان اقتصادی و زیست‌محیطی وضعیت فعلی را بپردازد.