به گزارش نبض بازار، عقربهها ساعت ۱۴ دوشنبه پانزدهم اسفندماه را نشان میداد که صدای شلیکهای پیدرپی تیراندازی از یک خانه چهار طبقه در خیابان همایونفر جنوبی سکوت محله ستارخان را در هم شکست.
همسایهها که دقایقی قبل از این تیراندازی متوجه درگیری زن و مرد جوانی در ساختمان شده بودند، خیلی زود به پارکینگ رفتند و جسد زن جوانی که غرق در خون بود را مشاهده کردند؛ همچنین مرد جوانی که علائم حیاتی ضعیفی داشت و سرش بر اثر شلیک گلوله زخمی شده بود در گوشهای از پارکینگ افتاده بود.
با اعلام این خبر به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی به محض ورود به پارکینگ با جسد زن جوانی مواجه شدند که از ناحیه شکم و پهلو هدف دو شلیک گلوله قرار گرفته و به قتل رسیده بود؛ همچنین امدادگران اورژانس که همزمان با ماموران پلیس در محله حادثه حاضر شده بودند، مرد جوان را به بیمارستان رسول اکرم (ص) منتقل کردند، اما اقدامات درمانی فایدهای نداشت و او هم فوت کرد.
بررسیهای تخصصی تیم تحقیق حکایت از آن داشت، این زن و مرد با یکدیگر همسر بودند، اما ۵ ماه جدا از هم زندگی میکردند و هنگامی که مقتول به خانه بازگشته از سوی مرد جوان در پارکینگ هدف شلیک گلوله قرار گرفته و مرد جنایتکار پس از ارتکاب قتل با سلاح کلت کمری خودکشی کرده است!
تحقیقات تکمیلی کارآگاهان مشخص کرد، دختر کوچک این زوج چندی قبل به دلیل اختلافات خانوادگی خودکشی کرده که قاتل احتمالا به همین دلیل همسرش را با بهانهای نامشخص به پارکینگ خانه کشانده و با شلیک گلوله او را به قتل رسانده است.
روند تحقیقات نیز نشان داد، زن جوان وکیل و شغل قاتل پیکموتوری بوده که آنها یک دختر ۳۰ ساله دارند، اما او در زمان وقوع جنایت در خانه حضور نداشته است.
دختر و مادر مقتول دیه را از بیت المال میخواهند
چند ماه پس از این ماجرا دختر جوان بار دیگر به همراه مادربزرگش در دادسرای جنایی تهران حاضر شد و اظهار داشت خواهان دریافت دیه مادرش است.
بعد ازاین شکایت رسیدگی به پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران سپرده شد.
در این جلسه دختر جوان به قضات گفت: من روزی که رضایت دادم نگفتم دیه نمیخواهم بلکه فقط گفتم در مورد کاری که پدرم انجام داده رضایت میدهم. آن هم به خاطر این بود که پدرم از دنیا رفته بود و من در آن روزها حال و روز خوبی نداشتم و به اعمالم مسلط نبودم. اما با گذشت چند ماه از این ماجرا در حال حاضر با مادر بزرگم زندگی میکنم و به لحاظ اقتصادی بشدت دچار مشکلات مالی هستم هم من و هم مادربزرگم درخواست دریافت دیه از صندوق بیتالمال را داریم.
پس از اظهارات این دختر و تأیید آن از سوی مادربزرگش قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.