کودکی که به تقلید از صحنه‌های اعدام افتاد/ سرنوشت غم‌انگیز یک نوجوان

به گزارش سرویس پلاس نبض بازار، زن جوانی که به تازگی فرزند ۱۷ ساله‌اش را به‌طرز دلخراشی از دست داده است، در گفت‌وگویی عاطفی با مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی، جزئیاتی ناگوار از زندگی پسرش را فاش کرد. او که هنوز در شوک این فاجعه به سر می‌برد، با چشمانی اشک‌آلود گفت: «اگرچه پسرم رفتارهای غیرمنتظره‌ای داشت، اما به این کارها توجهی نمی‌کردیم. فکر می‌کردم او بازی‌های کودکانه خاص خود را دارد، اما حالا که با جسد حلق‌آویز او روبه‌رو شدم، تازه متوجه عمق فاجعه شدم.»

مادر این نوجوان در ادامه خاطرنشان کرد: «پسرم از ۶ سالگی به صحنه‌های اعدام و حلق‌آویز علاقه‌مند شد. حتی یک بار تلاش کردم تا با دستم چشمانش را بپوشانم، اما موفق نشدم. از آن روز به بعد، او همیشه به دنبال مکان‌های خلوت و اتاق‌های دربسته بود تا رفتارهای خطرناک را تکرار کند. در آن زمان نگرانی عجیبی داشتم و دائماً مراقب او بودم، اما هرگز به ذهنم نرسید که او را نزد مشاور یا روان‌پزشک ببرم و این رفتارها را صرفاً به عنوان بازی‌های کودکانه تلقی می‌کردم.»

او ادامه داد: «پسرم در دوران نوجوانی به شدت تنها و گوشه‌گیر شد و هیچ دوستی نداشت. او فقط گهگاه با پدرش به بیرون می‌رفت و بیشتر وقتش را در اتاقش می‌گذرانید. هر بار که کتابی در دستش می‌دیدم، فکر می‌کردم مشغول مطالعه دروس مدرسه است. اما حالا می‌دانم که او در حال انجام همان رفتارهای خطرناک دوران کودکی بود.»

این مادر در حالی که اشک می‌ریخت، از کشف جسد پسرش در اتاقش صحبت کرد: «چند روز پیش وقتی از خواب بیدار شدم، ناگهان با جسد حلق‌آویز پسرم مواجه شدم. به سوی او دویدم و پیکر بی‌جانش را تکان دادم، اما هیچ‌گونه پاسخی دریافت نکردم. بلافاصله او را پایین کشیدم، اما دیگر...»

او با هق‌هق ادامه داد: «کاش قوانینی وضع شود که صحنه‌های اعدام و حلق‌آویز هیچ‌گاه مقابل چشمان کودکان و نوجوانان قرار نگیرد. ما فرزند خود را به خاک سپردیم، اما ای کاش...»

با توجه به اهمیت و حساسیت این موضوع، گروه تجسس کلانتری نجفی مشهد تحت هدایت سرهنگ محمد ولیان، رئیس کلانتری، به بررسی ابعاد مختلف این حادثه پرداخته و خانواده او نگران فرزند خردسال دیگری هستند که ممکن است تحت تأثیر این وقایع قرار گیرد.