به گزارش سرویس پلاس نبض بازار، این پرونده با تماس اضطراری افسر ویژه قتل آغاز میشود. او که پس از ۱۰ سال تجربه در اداره جنایی، به محل جنایت فراخوانده میشود، به سرعت خود را به صحنه میرساند. ساعت ۷:۴۵ صبح، او به محلهای میرسد که خبر از شلیک به یک وکیل معروف و زخمی شدن یکی از همسایگان به گوش میرسد.
در صحنه جنایت، افسر متوجه زن جوانی میشود که در حال شیون و زاری است و برای حفظ آرامش، از مأمور کلانتری میخواهد که او را به خانه یکی از همسایهها ببرد. او همچنین دریافت که وکیل به شش گلوله از سلاح کلاشینکف مورد اصابت قرار گرفته و علت مرگ او، گلولهای بوده که به زیر قلبش خورده است.
پس از تحقیقات بیشتر، معلوم میشود که همسایهای که در این حادثه زخمی شده، بر اثر جراحات وارده جان خود را در بیمارستان از دست داده است. خانواده وکیل به اداره جنایی مراجعه کرده و تأکید میکنند که او فردی خوشنام بوده و هیچ گونه اختلافی با کسی نداشته است.
با ادامه تحقیقات، افسر هیچ سرنخی از قاتلین پیدا نمیکند و به بنبست میخورد. اما او همچنان امیدوار است و پس از ۹ ماه بررسی، به بررسی مجدد پرونده میپردازد. او یکی از آشنایان مقتول را که در زمان جنایت خارج از کشور بوده، به عنوان مظنون در نظر میگیرد.
{$sepehr_key_1623}
سرانجام، این مرد به نام جمال دستگیر میشود. او در ابتدا ادعا میکند که بیگناه است، اما پس از مدتی به جرم خود اعتراف میکند و میگوید که طراح اصلی قتل بوده است. جمال توضیح میدهد که از موفقیت وکیل حسادت میکرده و برای انجام این کار به یک فرد شرور پیشنهاد میدهد.
با دقت و پیگیریهای مستمر، افسر موفق به شناسایی همدست جمال و قاتل اجارهای میشود. این مرد نیز با اعتراف به جنایت، میگوید که در ابتدا قصد نداشته همسایه را بزند، اما زمانی که او نزدیک شده، به سمتش شلیک کرده است.
در نهایت، افسر ویژه قتل با حل معمای این جنایت و شناسایی عاملان قتل دو مرد بیگناه، به هدف خود دست مییابد. این پرونده، بار دیگر نشاندهنده تأثیرات منفی حسادت و کینه در زندگی انسانها و عواقب ویرانگر آن است.