میثم علوی یادداشتی با عنوان"فصل ۳"نوشته و به بررسی رویارویی جدید ایران با دکترین استکبار پرداخته است.
الیس الله بکاف عبده ویخفونک بالذین من دونه
ما دو فصل پشتیبانی از جریان مقاومت داشتیم که پس از ترور حاج قاسم سلیمانی مدتهاست وارد فصل سوم شده ایم ولی اصرار داریم که خود را در فصل قبلی همچنان تصور کنیم
فصل اول را امام رحمت الله با نگاه معنوی و ایدئولوژیک به موضوع مقاومت در برابر اسراییل و استکبار رقم زدند که به دلیل مشغول بودن ایران به یک جنگ فرسایشی در زمینه ساختاری ظهور و بروز جدی پیدا نکرد و پس از رهبری آقا با یک نگاه حرفه ای در زمینه سازماندهی و تشکیلات این مقاومت در ابعاد مختلف رشد و توسعه پیدا کرد و یمن،عراق،لبنان،سوریه وفلسطین به تناسب وجودی به این زنجیره متصل شدند و مهمترین راهبردی که ایشان دنبال کردند سیاست نه جنگ و نه صلح و پر کردن دست مقاومت و واگذاری مبارزه به ملت های خط مقدم درگیر با اسراییل و دوری از ورود مستقیم ایران به درگیری ها بود که نتیجه آن تشکیل حکومت توسط انصارالله در یمن،شکست مفتضانه تکفیری ها در سوریه،بازپس گیری غالب سرزمین های لبنان از صهیونیستها و حاکمیت حزب الله به عنوان یک جریان پر قدرت در مناسبات سیاسی و نظامی لبنان،ایجاد یک تشکیلات شبه بسیج در عراق،تقویت ملموس حماس و جهاد اسلامی،ایجاد یک خط ولو شکننده در سوریه و در کل تبدیل هیجانات مبارزه طلبی به یک سازمان دارای شخصیت جهاد و حق طلبی با رهبری بومی و الهی
پس از ترور حاج قاسم که نماد وحدت تمامی جریانات مبارز در خاورمیانه بود و رسما بجز مسئله نظامی به نوعی وزیر خارجه ایران در این منطقه به شمار میرفت و نزدیکترین نظامی به رهبر انقلاب بود عملا و رسما اعلام شد که زین پس هم خط قرمزی برای برخورد با ایران وجود ندارد و هم برای مقابله با ایران دیگر بصورت نیابتی عمل نخواهد شد و رویارویی جدیدی در دکترین استکبار تعریف گردید
وقتی ایران این پیام واضح را دریافت نکرد در مراحل بعدی معاون وزیر دفاع،مراکز هسته ای،سفارتخانه،رهبر حماس،فرماندهان ارشد سپاه و مقاومت،حادثه های مشکوک،نسل کشی غزه و امروز شخصیت بی نظیری مانند حسن نصرالله روحی فداه را قطعه قطعه کردند بدون آنکه تا الان پاسخ قاطعی به نقض حاکمیت ملی و تجاوز به هم پیمانان خود بدهیم
ما کاری به گز پخش کردن سردار نقدی و تمسخر های سردار حاجی زاده جهت نابودی اسراییل و اراجیف امثال حسین شریعتمداری نداریم چون راهبرد ایران ارتباطی با شومن های نظامی و چند به ظاهر ارزشی که تلقیشان از جنگ با اسراییل شلیک کلاشینکف و پرتاب نارنجک دستی است نداریم چون آن دوستان در عملیات فتح خرمشهر گیر کرده اند و خبری از ترور در جای ۷ هزار کادر حزب الله بدون شلیک یک گلوله ندارند ولی ایران نمیجنگد چون اصلا بنای بر این نوع جنگیدن تا به همین ساعت نداشته است
نظام دو راه مشخص بیشتر ندارد یا باید در ساعتهای آینده تغییر راهبرد دهد و یک کابینه جنگی تشکیل دهد و پله پله وارد جنگ شروع شده شود و عواقب تاریخی زیربنایی این موضوع را به جان بخرد و یا باید مستقیم با آمریکا ورای برجام مذاکره عملیاتی نماید و قوای خود در منطقه را برای چند دهه بازیابی کند
اسراییل با پشتوانه یکپارچه تمامی اروپا و آمریکا به دنیا ثابت کرد در یک کلاس دیگر هم میجنگد و هم جاسوسی میکند و اصولا این رژیم شیطانی که وارث یکجای فرعون،نمرود و تمامی قوم های طاغی ذکر شده در قرآن کریم است هماوردی همچون حضرت مهدی میخواهد و رهبری ایران که در این زورآزمایی حتی یک کشور باز هم میگویم حتی یک کشور حامیش نیست کار سخت و دشواری دارد مگر اینکه ارتباط با غیب راهگشایی تصمیمات شود که ما تنها بر ظواهر مینویسیم
بنده یک تار موی هویت انقلابی و مکتبی خودمان را به تمامی جاه و منزلت پفیوزان عالم نظیر رضا پهلوی و افراد فاسق در احاطه آتش جهنم نمیدهم ولی باید بگویم ما خیلی بهتر میتوانستیم مسیر دنیا و آخرت را پیگیری کنیم و اینگونه فقر،ترک فعل،نفاق،دزدی،بی عدالتی و معیشت گدا گونه و این عقب ماندگی در توسعه زیبنده ما نبود ولی عده ای فاسد،جاسوس و ساده اندیش ما را به سمتی بردند که شمشیر داخلی و خارجی همزمان به سمت پیکر انقلاب در حرکت است ولی امروز وقت این حرفها نیست یا باید سمت اسراییل ایستاد و یا باید خون خواه ولی الله و مجاهد کبیر شهید حسن نصرالله بود
بنده فعلا ۱ میلیارد و در مراحل بعدی چند میلیارد به حزب الله و در گذشته ۵۰۰ میلیون به حماس اختصاص دادم و دو منزل برای آینده فرزندانم خریداری کرده ام که در صورت ورود ایران به جنگ گسترده هدیه میدهم و در زمینه بدنی هم واقعا توانایی و حوصله بشین پاشو و شب بیداری ندارم و ان شاالله خداوند متعال به نیت الهی عشق عزیزم حسن نصرالله ما را هم از گوشه کنار ردیف آخر در صف مجاهدان قرار دهد و ما را حتی یک لحظه با دشمنان کافر و ساکتان مومن محشور نگرداند