به گزارش نبض بازار، خطرپذیری شرکتی از همکاری بین شرکتهای بزرگ و با سابقه و استارتآپها و شرکتهای نوآور شکل میگیرد. فرآیند خطرپذیر شرکتی به شرکتهای بزرگ این امکان را میدهد که به نوآوریهایی دسترسی داشته باشند که ایجاد آن در داخل شرکت دشوار یا غیرممکن است. البته از ابزار خطرپذیر شرکتی نه به عنوان جایگزین بلکه به عنوان مکمل و مشوقی برای تحقیق و توسعه داخلی استفاده میشود.
از نظر تاریخی، به کارگیری سازوکارهای خطرپذیری شرکتی به سال ۱۹۱۴ یعنی زمانی که شرکت دوپونت در جنرال موتورز سرمایهگذاری کرد باز میگردد. از آن زمان تا کنون سه موج از خطرپذیری شرکتی سپری شده است: اولین موج سرمایهگذاری خطرپذیر بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۷ ایجاد و بسیاری از غولهای صنعتی ایالات متحده نظیر دوپونت، فورد، جنرال الکتریک و … را در برگرفت. موج دوم سرمایهگذاری خطرپذیر بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۴ ایجاد و با افزایش چشمگیر سرمایه گذاران خطرپذیر بخش خصوصی همراه بود. دلیل این افزایش آن بود که مالیات بازده سرمایه در سال ۱۹۷۸ و همچنین برای بار دوم در سال ۱۹۸۰ در ایالات متحده به میزان بسیار زیادی کاهش یافت و در نتیجه انگیزه سرمایه گذران برای خطرپذیری بیشتر به میزان فزآیندهای رشد کرد. در سومین موج سرمایهگذاری خطرپذیر که بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱ ایجاد شد حدودا ۱۰۰ سرمایهگذار خطرپذیر شرکتی بزرگ اولین سرمایهگذاری خود را انجام دادند. سرمایهگذاری خطر پذیر شرکتی در طول این ایام به فرایندی بین المللی تبدیل شد. البته هنوز ایالات متحده بهترین بازار برای چنین سرمایهگذاری بود. موج چهارم و جاری سرمایهگذاری خطرپذیر از سال ۲۰۰۲ آغاز شده و هنوز ادامه دارد و با وجود رکود اقتصادی اواخر دهه ۲۰۰۰ با ظهور دره سیلیکون رشد چشمگیری داشته است.
سازوکار سرمایهگذاری خطرپذیر طی سالهای اخیر به طور چشمگیری رشد داشته است. در بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ تعدا ۲۱۰ شرکت بزرگی که از این سازوکارها استفاده کرده اند ۴۲% افزایش یافته است. علاوه براین بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ تعداد سرمایهگذاری سالیانه شرکتهای بزرگ در استارت آپها بیش از سه برابر شده است و از عدد ۹۸۰ به ۳۲۳۲ رسیده است. حجم سرمایهگذاری در این مدت ۷ برابر شده و از رقم ۱۹ میلیارد دلار به ۱۳۴ میلیارد دلار رسیده است.
امروزه خطرپذیری شرکتی در حال تبدیل شدن به روندی غالب در میان شرکتهاست. علاوه براین مسئله اصلی شرکتها دیگر یافتن استارت آپ نیست، بلکه چگونگی اجرای اثربخش و به موقع راهکارهایشان است.
۲-مدلهای تعامل بین شرکتها و استارت آپها
خطرپذیری شرکتی بر نوآوری متمرکز است و مشخصه آن بازتخصیص منابع تحقیق و توسعه به هدفی جدید و مشخص به نام استارت آپ است. به علاوه، خطرپذیری شرکتی، فرآیند سنتی سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی را به همکاری فعالانه با استارت آپها تبدیل میکند که ابزاری برای نوآوری، خلق مزیت رقابتی و توسعه کسب و کار و نیز شیوهای برای یافتن راه حلهای جدید در راستای حل مسائل پیچیده است.
همکاری بین شرکتهای بزرگ و استارت آپها کلید موفقیت هر دوی آنها است و مزایای بیشماری برای هر دو بهمراه دارد. شرکتها با دستیابی به راهکارهای فناورانه برای مواحهه با نیازهای جدید، انعطاف پذیرتر و استارت آپها نیز توان مالی، امکان رشد، دانش فنی و … به دست میآورند. در این همکاری سطوح مختلفی از مشارکت مانند رصد، شراکت و مالکیت بین طرفین وجود دارد:
مرحله رصد (نظارت) گام اول همکاری میان شرکتها و استارت آپها است. این مرحله عمدتا اهداف حل مسئله یا دستیابی به نوآوری را مدنظر دارد ولی تاثیر چندانی بر فرهنگ، ایجاد قابلیتهای جدید در استارت آپها و شرکت یا بازده مالی ندارد.
این مرحله نخستین گام بسوی ایجاد رابطه موفق در مسیر بلند تعامل محسوب میشود. در مرحله مشارکت، مسائل متعددی در زمینه همکاری میان شرکتها و استارت آپها از لحاظ فرهنگ، نزدیکی به حوزه کسب و کار خاص و انحصار مطرح میشود. حل مسائل دشوار پیش رو فقط اولین گام در مسیر برقراری رابطه موفق میان شرکتها و استارت آپ هاست. دشوارترین مسائل مربوط به همکاری میان شرکتها و استارت آپها از لحاظ فرهنگ، مشارکت بلند مدت، نزدیکی به کسب و کار اصلی و انحصار، در طول مرحله مالکیت بوجود میآید. این مرحله آخرین گام در فرآیند همکاری میان شرکت و استارت آپ بوده و طی آن شرکت، بخشی یا کل حق مالکیت استارت آپ را در اختیار میگیرد.
به طور کلی برای اقتصادهای در حال رشد، استارت آپها منبع نوآوری و بهره وری هستند و برای همین منظور لازم است جهت گیری قوانین از صنعت محوری به کارآفرین محوری تغییر کند. در سالهای اخیر در محاسبات مالیاتی به این موضوع بیش از پیش توجه شده است. قانون جهش تولید دانش بنیان در ایران یکی از مترقیترین قوانین در این حوزه است.
ابزارهای تامین مالی یکی از مهمترین موضوعات بین شرکتهای بزرگ و استارت آپها است. حمایتهای مالی میتوانند از طریق توافق نامههای وام قابل تبدیل به سهام یا توافق نامههای تضمین حق صاحبان سهام در آینده و وامهای بدون بهره شرکتی ضمانت شوند.
۳-اهداف شرکتها در سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی
خطرپذیر شرکتی، کسب اطلاعات و ارزیابی اهداف بالقوه برای تملک است، اما مسیر نیل به این هدف با توجه به مقیاس زمانی توسعه محصولات جدید، هزینههای تحقیق و توسعه و روشهای ثبت اختراع در صنایع مختلف متفاوت است.
سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی در برخی حوزهها نظیر علوم زیستی و فناوریهای پزشکی به دلیل اهمیت اقتصادی و نیز قدرت تاثیرگذاری بالای آنها بسیار مورد توجه است. تحقیقات و پژوهشهای متعدد نشان میدهد که سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی نقشی اساسی در ایجاد نوآوری در فرآیند کارآفرینی دارد و میتواند بخش مهمی از راهبرد کلی نوآوری شرکت باشد. همچنین افزایش نوآوری شرکت پیامد افزایش دانش شرکت در حوزههای گوناگون و ترکیب آنها در راستای افزایش بهره وری است؛ بنابراین فرآیند سرمایهگذاری خطرپذیر شرکتی موجب توسعه فناوریهای جدید و نیز ایجاد رویههای نوین در ایجاد نوآوری و کارآفرینی در شرکت میشود.
۴- جمع بندی
سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی در شرایط سیاسی و اقتصادی کشور هم برای شرکتهای بزرگ و هم برای استارت آپها و شرکتهای فناور منافع خواهد داشت. با وجود تحریمهای ظالمانه، امکان واردات تجهیزات فنی با تکنولوژی بالا براحتی برای شرکتهای بزرگ مهیا نیست. این تجهیزات با سرمایه گذاری شرکتهای بزرگ با استفاده از ظرفیت قانون جهش تولید دانش بنیان در استارت آپهای تخصصی، هم زمینه اشتغال جوانان متخصص و عدم خروج انها از کشور را فراهم کرده و هم زمینه تبدیل دانش به محصول فنی مهیا خواهد شد.