روابط ایران و آذربایجان گرم می‌شود/دورخیز برای برای نفوذ در قلب اوراسیا

به گزارش نبض بازار، در حوزه ژئوپلیتیک، همه چیز به ندرت آنگونه که به نظر می‌رسد، جریان دارد. به عنوان نمونه آذربایجان به عنوان کشوری نفت خیز که بین روسیه و ایران قرار گرفته است. از منظر سیاستمداران آمریکایی و اروپایی که به هیدروکربن‌های وارداتی و خاویار سیاه تمایل زیادی دارند، آذربایجان متحد ارزشمند غرب است. به ادعای ناظران ظاهراً این کشور اهرمی علیه نفوذ روسیه و ایران در قفقاز قلمداد شده و اغلب به عنوان دوست اسرائیل شناخته می‌شود؛ بازیگری که تقریباً ۶۰ درصد نفت خود را در ازای تسلیحات برای جنگ با ارمنستان تبادل کرد. این گزاره اغلب در محاسبات شبکه پیچیده‌ای از روابط بین آذربایجان، روسیه و ایران نادیده گرفته می‌شود.

هم صدایی باکو با رقبای غرب

به نوشته ژئوپلتیکال المانیتور، رابطه آذربایجان با روسیه رابطه‌ای مخرب است. باکو درگیر شراکت راهبردی با مسکو شد؛ رابطه‌ای که با بیانیه «روابط متفقین» در فوریه ۲۰۲۲ ودرست دو روز قبل از حمله روسیه به اوکراین عریان گشت. این اتحاد گسترش یافته و شامل تبادل اطلاعات و تجارت هیدروکربن می‌شود و به آذربایجان اجازه می‌دهد تا با ارسال نفت و گاز روسیه به اروپا تحریم‌های غرب را به سخره بگیرد. در حالی که حمایت آذربایجان از تمامیت ارضی اوکراین در برخی مواقع پر سر و صدا بوده، اما در کنارش تعاملات مالی و سیاسی رو به رشد باکو با مسکو به مقوله‌ای برجسته تبدیل شده است. آذربایجان به روسیه برای دور زدن تحریم‌ها کمک می‌کند و یکی از چهار مقصد اصلی الیگارش‌های روسی در طول جنگ اوکراین بوده است. علاوه بر این، باکو از تلاش‌های میانجی‌گرایانه روسیه بین ارمنستان و آذربایجان حمایت کرده، در حالی که ابتکارات ایالات متحده و اتحادیه اروپا را را کنار زده است. باکو همچنین از میانجیگری ایران که براساس آن بر اصل حل اختلاف‌ها توسط قدرت‌های منطقه بدون دخالت غرب تاکید دارد، استقبال کرده است.


به ادعای ناظران، روابط آذربایجان با ایران در مقاطعی تیره شده است. تهران موضوعاتی، چون استفاده نیرو‌های مسلح آذربایجان از پهپاد‌های ساخت اسرائیل در منطقه مورد مناقشه آرتساخ را به چالش کشیده است. با این حال، تحولات اخیر نشان دهنده گرم شدن روابط جمهوری آذربایجان و ایران است؛ گزاره‌ای که می‌تواند عامل نگرانی سیاستگذاران غربی و اسرائیلی شود. ۷ اکتبر ۲۰۲۳ مصادف با حمله حماس به جنوب سرزمین‌های اشغالی، جمهوری آذربایجان و ایران توافقنامه‌ای را درباره کریدور ارس امضا کردند. این پروژه که شامل ساخت یک بزرگراه و یک پل راه آهن است، برای اتصال آذربایجان و  نخجوان از طریق خاک ایران طراحی شده است. قرارداد کریدور ارس بخشی از فرایند عادی سازی روابط میان ایران و آذربایجان قلمداد شده و بخشی از توافق نامه‌های مهمی است که از سپتامبر ۲۰۲۳ به امضا رسیده. علاوه بر این، گزارش‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد ایران در بخش‌هایی از آذربایجان سرمایه گذاری خواهد کرد. علاوه بر این، جهش قابل توجه تجارت ریلی دو بازیگر (۳۳ درصد در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۲۳) موجب شده تا افزایش رشد تجارت دوجانبه میان ایران و آذربایجان بعد از تکمیل کریدور ارس دور از ذهن نباشد

خیز ایران برای نفوذ در قلب اوراسیا.

اما این همه ماجرا نیست. ۷ ژانویه ۲۰۲۴، ایران و آذربایجان توافقنامه‌ای را در مورد ساخت راه آهن رشت - آستارا با هدف از بین بردن شکاف دیرینه در کریدور حمل و نقل بین المللی شمال - جنوب موسوم به INTSC نهایی کردند. INTSC - پ کریدور ۷۲۰۰ کیلومتری است که مسیر‌های جاده ای، ریلی و دریایی را در بر می‌گیرد - دومین شهر بزرگ روسیه، سنت پترزبورگ، را از طریق آذربایجان و ایران و با دور زدن کانال سوئز به بندر بمبئی، هند، متصل می‌کند. این کریدور که به عنوان کانالی برای روسیه جهت دور زدن تحریم‌های غرب، جایگزینی مسیر‌های تجاری اروپا و گسترش نفوذ اقتصادی خود در جنوب آسیا پیش‌بینی شده بود، حمایت مالی پوتین را به‌ویژه در تأمین مالی پروژه راه‌آهن رشت-آستارا جلب کرده است. تکمیل قریب‌الوقوع راه‌آهن رشت-آستارا در آستانه افزایش تجارت بین روسیه، ایران و آذربایجان اجرایی شده، از همین رو کارشناسان پیش بینی می‌کنند که حجم کل محموله‌های حمل و نقل ریلی به تنهایی تا قبل از سال ۲۰۳۰ به حداقل ۱۵ میلیون تن در سال خواهد رسید.

نقش آذربایجان به عنوان تسهیل کننده اجرای این کریدور، موقعیت روسیه در جنگ علیه اوکراین را تقویت خواهد کرد،  پتانسیل بسیار زیادی را برای اقتصاد این کشور فراهم کرده و به مسکو فرصت دسترسی به شرکای تجاری بیشتری را می‌دهد تا بودجه لازم را برای کمپین جنگی اش در اوکراین فراهم کند.

این ابتکار عمل برای ایران نیز اهمیت قابل توجهی دارد و راهی جهت دور زدن تحریم‌های غرب و ایجاد ارتباط مستقیم زمینی با روسیه، متحد اصلی اش قلمداد می‌شود. به ادعای ناظران با تکمیل این کریدور، ایران از انزوای (ادعایی) خارج شده و مرکز تجاری بزرگ در اوراسیا تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی سیاستگذاران غربی با یک سوال مهم روبرو هستند: آیا صرفاً برای اطمینان از دسترسی به ذخایر نفتی رو به کاهش باکو، نادیده گرفتن روابط اقتصادی و مالی عمیق آذربایجان با روسیه و ایران، موجه است؟ قطعنامه اخیر پارلمان اروپا نشان از آن دارد که غرب هنوز به خوبی نمی‌داند که این هم صدایی می‌تواند برایش گران تمام شود.