به گزارش نبض بازار؛ زمزمههای کناره گیری خاندوزی وزیر اقتصاد در روزهای اخیر بیشتر از گذشته شنیده میشود. این در حالی است که در روزهای ابتدای سال بازار طلا و ارز وضعیت پرنوسانی را تجربه میکند و اقتصاد ایران روزهای ملتهبی را سپری میکند. اینکه آیا کناره گیری یک وزیر میتواند تغییر مثبتی در وضعیت اقتصاد کشور به وجود بیاورد سوالی است که نیازمند بررسی بیشتری است. «نبض بازار» برای تحلیل و بررسی این موضوع با دکتر اسماعیل بیگ محمدی رئیس ائتلاف ایثارگران کشور در انتخابات مجلس دوازدهم گفتگو کرده که در ادامه میخوانید.
بیگ محمدی در این زمینه معتقد است:اتفاقاتی که در ماههای اخیر در اقتصاد کشور رخ داده نشان دهنده ناکارآمدی تیم اقتصادی دولت آقای رئیسی است. البته عملکرد برخی از وزرای دیگر آقای رئیسی نیز جای نقد دارد. در شرایط کنونی به دلیل نوسان شدید در بازار ارز و طلا و عدم مدیریت مناسب بازار شب عید و رزوهای ابتدایی سال اقتصاد کشور روزهای ملتهبی را سپری میکند. مسئولیت این وضعیت نیز در مرحله نخست متوجه آقای خاندوزی به عنوان وزیر اقتصاد است و فرافکنیهایی که در این زمینه صورت میگیرد محلی از اعراب ندارد.
وی ادامه داد: در روزهای اخیر زمزمههایی مبنی بر برکناری ویا استعفای وزیر اقتصاد مطرح شده است که به نظر من در شرایط کنونی کناره گیری آقای خاندوزی از وزارت اقتصاد میتواند بسیاری از معادلات را تغییر بدهد. اتفاقی که میتوان شوک مثبتی به اقتصاد کشور وارد کند. واقعیت غیرقابل انکار این است که باقی ماندن آقای خاندوزی در وزارت اقتصاد به سود کشور نیست و بهتر است که وی هرچه زودتر از وزارت اقتصاد کناره گیری کند.
خاندوزی از ابتدا این کاره نبود
رئیس سازمان حمایتی طنین ایثارگران کشور تصریح کرد:خاندوزی از ابتدا نیز این کاره نبود و در واقع پسر حاجی بود که به وزارت رسید. در شرایط کنونی وضعیت اقتصادی مردم مناسب نیست و شرایط اقتصادی به شکلی است که روز به روز وضعیت اقتصادی مردم نامناسبتر میشود. در چنین شرایطی کنار گذاشتن خاندوزی میتواند یک شوک مثبت به اقتصاد کشور باشد. شوکی که در پیامدهای آن میتواند زمینههای بهبود نسبی وضعیت اقتصادی کشور باشد.
وی خاطرنشان کرد: یکی از انتقادهای جدی که به دولت آقای رئیسی وارد است در نحوه انتخاب مدیران بوده است. به هر حالی در کشور مدیران و نخبگان زیادی وجود داشتند که میتوانستند در مدیریت کشور تغییر مثبت به وجود بیاورند. این در حالی است که نحوه انتخاب مدیران در دولت به شکلی بود که نه تنها گرهای ازمشکلات اقتصادی مردم باز نشد و بلکه گرههای جدیدی نیز ایجاد شده است. اغلب این گرهها نیز به دلیل عدم شایسته سالاری و استفاده از مدیران ناکارآمد رقم خورده است.