به گزارش نبض بازار، الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان به دنبال تحریک کردن ارمنستان از طریق معرفی ایران به عنوان مسیر جایگزین است .
هم میهن نوشت: به نظر میرسد سیاستی که الهام علیاف و دولت جمهوری آذربایجان تعقیب میکند یک نوع رفتار دوگانه است؛ به این معنا که حاکمیت آذربایجان قصد دارد با مطرح کردن مسیر جایگزین دولت ارمنستان را تحریک کند اما اولاً این مسیر ایران، مسیر جایگزین محسوب نمیشود.
شعیب بهمن، کارشناس مسائل اورسیا در ارزیابی اظهارات جدید مقامات باکو گفت: پروژهای که از آن به نام دالان زنگزور نام میبرند با تمام مختصاتی که دارد، پروژهای نیست که باکو و آنکارا به همین سادگی دست از آن بکشد. به این دلیل که اساساً تمام تحولات سه سال گذشته در منطقه قفقاز به دلیل پیشبرد این پروژه اتفاق افتاد.
یعنی هم جنگ دوم قرهباغ و هم سایر تحولاتی که در منطقه رخ داد، در راستای این کلان پروژهای بود که در نوک پیشانی آن باکو و آنکارا حضور داشتند اما در پشت صحنه بازیگران دیگری هم حمایت و هدایت میکردند. بنابراین، این پروژه بههیچوجه با کشیده شدن یا با احداث یک خط جدید ترانزیتی بین ایران و جمهوری آذربایجان به اتمام نخواهد رسید؛ چون این آرزوی دیرینهای است که جریانهای پانترکی و پانتورانی دارند و آن را دنبال میکنند.
به نظر میرسد سیاستی که الهام علیاف و دولت جمهوری آذربایجان تعقیب میکند یک نوع رفتار دوگانه است؛ به این معنا که حاکمیت جمهوری آذربایجان قصد دارد با مطرح کردن مسیر جایگزین دولت ارمنستان را تحریک کند اما اولاً این مسیر ایران، مسیر جایگزین محسوب نمیشود. این مسیر از سی سال پیش وجود داشت و جمهوری آذربایجان با کمترین هزینه از آن استفاده کرده و بنابراین این مسیر به هیچوجه مسیر جایگزین نیست.
حتی اگر قرار باشد جاده جدیدی احداث شود و جایگزین جاده پیشین باشد، این مسیر، مسیری است که از دوران فروپاشی شوروی همیشه مورد استفاده قرار گرفته ولی هدف حکومت باکو از مطرح کردن موضوعاتی مثل پلن B، یا اینکه کریدور زنگزور دیگر جذابیت ندارد، تحریک دولت ارمنستان است مبنی بر اینکه القاء کند که ایران مانع از این شده که ایروان بتواند از مواهب اقتصادی مسیرهای ترانزیتی بهرهبرداری کند و از این طریق دولت پاشینیان تحریک شود و بخواهد مجدداً بحث احداث کریدور را اینبار پای میز مذاکره بپذیرد. رصد رفتار و مواضع مقامات جمهوری آذربایجان نشان میدهد که آنها اتفاقاً به شکل خیلی ناشیانهای دنبال پیشبرد این طرح از طریق شیوههای تبلیغاتیای هستند که کاملاً نخنما شده و مشخص است که در انتها دنبال چه چیزی هستند.
بهمن در ادامه با اشاره به توافقنامه آتشبس نهم نوامبر ۲۰۲۰ میان ارمنستان و آذربایجان با وساطت روسیه گفت: اگر بند نهم آن توافقنامه مدنظر قرار بگیرد، تأکید شده بود ارمنستان در ازای استفاده از کریدور لاچین برای دسترسی به قرهباغ، باید اجازه ایجاد مسیرهای مواصلاتی را به طرف مقابل بدهد. الان که دیگر اساساً با تحولاتی که در منطقه رخ داده و قرهباغ کاملاً تحت تسلط جمهوری آذربایجان قرار گرفته و دیگر عملاً مسئله کریدور لاچین هیچگونه موضوعیتی ندارد و بنابراین آن توافقنامه ساقط است، نمیشود اساساً به آن توافقنامه استناد کرد.
اما اینکه دولت پاشینیان به این موضوع تن بدهد یا ندهد، این موضوع و بحث دیگری است و به نظر میرسد که در سطح کلان دولت پاشینیان هم این تمایل را دارد که بخواهد مسیرهای ترانزیتی را در اختیار جمهوری آذربایجان قرار بدهد.
سخنرانی و ارائهای که پاشینیان اخیراً در گرجستان داشت و نقشهها و خطوطی که بر آن نقشهها نمایش داد، حکایت از این داشت که او ایجاد مسیرهای ترانزیتی را پذیرفته؛ البته با تعبیری کاملاً متفاوت از آنچه که باکو و آنکارا دنبالش هستند. یعنی دولت ارمنستان میپذیرد که مسیرهای ترانزیتی باز شوند اما در عین حال از تعبیر کریدور یا دالان اجتناب میورزد و معتقد است که باید صلاحیت و حاکمیت کنترل و نظارت بر این مسیرها بر عهده خودش باشد.