آمنه سادات فرمان جنگ داد، مجری صدا و سیما ترکش خورد و پناهیان آموزش و پروش را تعطیل کرد!

به گزارش نبض بازار،اصولگرایان به آمنه سادات ذبیح پور حمله کردند اما پناهیان گفت:باید مدرسه را  به خاطر فلسطین تعطیل کرد، مجری صدا و سیما هم ترکش خورد.

این سه روایت، روایت بی قانونی، بی مسئولیتی و هزینه تراشی برای نظام است؛ قصه تلخ آتش به اختیارانی که نه فلسفه رهبری و قانون در کشور را درک کرده اند و نه قواعد حکمرانی را می‌پذیرند؛ نه دیپلماسی برایشان اهمیت دارد و نه تا کنون پاسخگویی را تجربه کرده اند. گویی با توئیت و سخنرانی می‌خواهند کشور را اداره کنند و حواسشان به وضعیت واقعی «مردم» نیست.

اطلاعات آنلاین نوشت: خبرنگار صداوسیما در توئیت‌هایی با اشاره به خواست «مردم» به استفاده از موشک در انبار تاکید می‌کند و مجری تلویزیون هم خودش را به منطقه جنگی می‌رساند! 

آمنه سادات فرمان جنگ داد، مجری صدا و سیما ترکش خورد و پناهیان آموزش و پروش را تعطیل کرد!
 
۱. توئیت آمنه سادات ذبیح پور واکنش تند کاربران فضای مجازی را در پی داشت. وی در توئیتی مدعی شد: امروز در میان راهپیمایی مردم جان کلام این بود: موشکی که امروز بیرون نیاید آهن پاره‌ای بیش نیست در انبار؛ و در توئیت جدیدی نوشت: «موشک توی انبار، کودک زیر آوار».
 
۲. مجری برنامه ثریا -یک برنامه تولیدی غیر خبری- ناگهان عزم سفر به مناطق جنگی می‌کند و همراه با چند نفر راهی می‌شود. آن‌ها در گوشه‌ای از مرز گرفتار می‌شوند و با «توئیت» اعلام وضعیت می‌کنند و بالاخره با کمک حزب الله نجات پیدا می‌کنند. یک ترکش هم البته سهم آقای مجری می‌شود و معلوم می‌شود هیچ هماهنگی خاصی برای این سفر و تدارکات ویژه و پشتیبانی خاص نشده بود!
 
۳. علیرضا پناهیان در اجتماع مردم برای حمایت از فلسطین خواستار تعطیلی آموزش و پرورش می‌شود و حضار هم تکبیر می‌گویند... به اعتقاد پناهیان در این چهل سال نه آموزش و پرورش به وظایفش عمل کرده و نه شورای عالی انقلاب فرهنگی و حوزه‌های علمیه!
 
این سه سکانس مجزا و البته مرتبط، تصویر کلوزاپ از حکمرانی جمعی از صاحبان تریبون و حامیان دولت سیزدهم است که تصور انقلاب دوم در کشور را دارند!
 
خانم خبرنگار که قبل‌ها تنها «راوی» گزارش نهاد‌های اطلاعاتی بود و حالا گزارشگر ویژه و محبوب رئیس جمهور و تیم رسانه ای دولت است، بی مهابا فرمان استفاده از موشک را از زبان «مردم» صادر و با وجود انتقادات گسترده همفکران و طرفدارانش بازهم آن را تکرار می کند.
 
مجری منتقد دولت روحانی، بدون «هماهنگی و الزامات حضور در منطقه جنگی» با موبایلش وارد معرکه می‌شود و برای حزب الله لبنان آنهم در میانه جنگ هزینه درست می‌کند و «جانباز» می‌شود و سیل گسترده انتقادات را فوری «جناحی» می کند و به زودی هم پشت پرده این انتقادات را بر ملا خواهد کرد!  
 
واعظ مشهور که از دهه هشتاد در دانشگاه مسئولیت داشته، سالهاست صاحب تریبون است و قدرت و سرمایه و مکتب و پژوهشگاه دارد، کل نظام آموزشی و فرهنگی را زیر سوال می‌برد، گویی تازه از خارج به ایران آمده است! پیشنهاد مشخصی هم ندارد و تنها به خاطر اینکه جوان ها به زعم او آنطور که باید جواب صهیونیست ها و مظلومان عالم را نداده اند، همه چهل سال گذشته را زیر سوال می برد.

آمنه سادات فرمان جنگ داد، مجری صدا و سیما ترکش خورد و پناهیان آموزش و پروش را تعطیل کرد!
 
این سه روایت، روایت بی قانونی، بی مسئولیتی و هزینه تراشی برای نظام است؛ قصه تلخ آتش به اختیارانی که نه فلسفه رهبری و قانون در کشور را درک کرده اند و نه قواعد حکمرانی را می‌پذیرند؛ نه دیپلماسی برایشان اهمیت دارد و نه تا کنون پاسخگویی را تجربه کرده اند. گویی با توئیت و سخنرانی می‌خواهند کشور را اداره کنند و حواسشان به وضعیت واقعی «مردم» نیست.
 
نه آن خبرنگار تا کنون از زبان «مردم» نسبت به گرانی و تورم و مشکلات کشور، توئیت زده، نه آن مجری برای «مردم» پشت در بیمارستان و داروخانه‌ها از دل مردمی که در تحریم‌های ظالمانه گرفتار دارو و درمان هستند، گزارش مستند گرفته و نه آن خطیب و صاحب تریبون برای وضع معیشت مردم، اظهار نگرانی کرده که اتفاقا دستاورد مهم آن خطیب محترم وعده ساخت کشتی نوح بوده است... آن‌ها همه از مردم سخن می‌گویند، اما تنها مردمی که خودشان می‌بینند و یا دوست دارند ببینند!
 
احتمالا به زودی باید نظاره گر مراسم تقدیر از آن خبرنگار موشکی و مجری جانباز با حضور خطیب توانمند در صداوسیما باشیم!