روزنامه جمهوری اسلامی: اگر مشخص شد قتل مهرجویی توسط باند‌های داخلی انجام شده، اعلام کنید!

به گزارش نبض بازار، مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی در واکنش به قتل داریوش مهرجویی و همسرش نوشت: اگر بررسی‌ها به واقعیت تلخی از قبیل ارتکاب این جرم توسط باند‌های توطئه‌گر داخلی منتهی شد، مبادا ملاحظه‌ای صورت بگیرد و با توسل به توجیهات غیرشرعی و غیرقانونی از اعلام اسامی و برخورد با افراد آن باند‌ها خودداری شود.

در این مطلب آمده است:

هرچند هنوز انگیزه و عامل یا عاملان قتل داریوش مهرجویی مشخص نشده، ولی آنطور که از گزارش مختصر و در عین حال روشنگر خانم وحیده محمدی‌فر همسر داریوش مهرجوئی که قبل از حادثه داده پیداست، به احتمال زیاد فرد یا افرادی از اتباع بیگانه با هدف سرقت مرتکب این جنایت شده‌اند.

مرحومه وحیده محمدی‌فر، در این گزارش، دو نکته را بیشتر مورد توجه قرار داده است. یکی غیرایرانی بودن لهجه شخص مهاجم و دیگر درخواست از دولت برای حفاظت از مردمی که اینگونه در معرض تهدید جانی هستند. در عین حال تا مشخص شدن تمام ابعاد ماجرا باید از قضاوت قطعی درباره این جنایت صبر کرد و احتمالات دیگر را نیز در نظر گرفت.

انتشار خبر قتل داریوش مهرجوئی و همسرش، ذهن‌ها را بلافاصله متوجه ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای در دهه ۷۰ کرد به ویژه قتل مظلومانه داریوش فروهر و همسرش که آن مجموعه قتل‌ها تبعات سنگینی به بار آوردند. اکنون با پندآموزی از قتل‌های زنجیره‌ای و پیامد‌های ناگوار آن، مسئولان باید اقدامات فوری، جدی و دامنه‌داری برای ریشه‌یابی ماجرای اخیر به عمل آورند و تا سوزاندن ریشه این فساد، به اقدامات خود ادامه دهند. در مورد واقعه قتل داریوش مهرجوئی و همسرش، توجه به چند نکته اساسی ضرورت دارد، نکاتی که پرداختن به آن‌ها از وظایف حتمی حکمرانان است و تأمین حقوق عامه مردم به آن وابسته است.

اول آنکه وجود توطئه‌هائی برای آشفته کردن اوضاع کشورمان در شرایط ویژه کنونی که منطقه ملتهب است، بسیار محتمل به نظر می‌رسد. درست در چنین شرایطی است که توطئه‌چینان دست بکار می‌شوند و با ایجاد یک حادثه که می‌تواند حساسیت برانگیز باشد، افکار عمومی را به هر طرف که بخواهند متمایل می‌کنند و اهداف خود را محقق می‌سازند. بنابراین، به ظواهر نباید تکیه کرد و جستجو کردن آنچه ممکن است پشت پرده وجود داشته باشد دارای اهمیت است.

دوم آنکه حتی اگر تمام شواهد نشان دهنده این باشند که قاتل یا قاتلان در پی سرقت بوده‌اند و این قتل‌ها را برای کنار زدن مانع از سر راهشان مرتکب شده باشند، نباید از این احتمال غفلت شود که سرقت می‌تواند یک پوشش برای هدف اصلی باشد و یک جریان برنامه‌ریز با چند واسطه به این ظاهرسازی متوسل شده باشد. تا زمانی که تمام جزئیات پشت پرده ماجرا روشن نشود نباید به تحقیقات پایان داد.

سومین نکته به لهجه غیرایرانی قاتل یا قاتلان مربوط می‌شود. اولاً این احتمال را باید در نظر داشت که ممکن است مباشران، اجیرشده باشند تا عوامل اصلی شناخته نشوند. ثانیاً اگر واقعاً این جنایت توسط اتباع بیگانه صورت گرفته باشد باید میان اتباع مقیم و مجاز که دارای پرونده روشن و پاک هستند با سایر اتباع تفکیک صورت بگیرد و روشی در پیش گرفته شود که تمام اتباع خارجی زیر سؤال نروند.

نکته چهارم اینکه هرچند نام و عنوان و هویت افرادی که مورد سوء‌قصد قرار می‌گیرند نباید تأثیری در اصل انجام وظیفه مسئولین برای پیگیری جرم داشته باشد، ولی اینکه قاتل یا قاتلان و یا آمران و برنامه‌ریزان به سراغ یک چهره معروف هنری رفته و او و همسرش را به این شکل فجیع به قتل رسانده‌اند، نمی‌تواند انتخاب شده و در چارچوب یک توطئه نباشد.

این واقعیت می‌تواند مانع ساده انگاری موضوع شود و مسئولین را به کشف عقبه نامرئی این واقعه رهنمون شود؛ و پنجمین نکته اینکه اگر بررسی‌ها به واقعیت تلخی از قبیل ارتکاب این جرم توسط باند‌های توطئه‌گر داخلی منتهی شد، مبادا ملاحظه‌ای صورت بگیرد و با توسل به توجیهات غیرشرعی و غیرقانونی از اعلام اسامی و برخورد با افراد آن باند‌ها خودداری شود.

در نظام اسلامی آحاد مردم با هر دین و مذهب و مرام و سلیقه و گرایشی دارای کرامت انسانی هستند و قانون باید از آن‌ها حمایت کند. مسئولان نظام فقط با اِعمال چنین روشی است که می‌توانند از این نظام پاسداری کنند.