به گزارش نبض بازار، پیروزی الهام علی اف در جنگ سوم قره باغ بر علیه ارمنستان، با بازی زیرکانه ترکیه و روسیه محقق شد.
با پیروزی آذربایجان در جنگ قره باغ گمانه زنیها در باب نقش قدرتهای منطقهای در پیروزی الهام علی اف، افزایش یافت. گروهی براین باورند که نبرد قره باغ با چراغ سبز آنکارا و فرمان پوتین رقم خورد.
بازی مسکو و آنکارا با کارت قره باغ
جنگ سوم قره باغ، منطقهای که مدتها مورد مناقشه ارامنه در آذربایجان بود، به محض شروع به پایان رسید. در عرض ۲۴ ساعت، ارامنه قره باغ، جمعیتی که به دلیل محاصره اقتصادی چند ماهه به مرز قحطی کشیده شده بودند، تسلیم شدند. ماحصل این نبرد نشان دهنده نابودی کامل پروژهای است که سال ۱۹۸۸ زمانی که ارمنیهای قره باغ برای اولین بار تلاش کردند از آذربایجان شوروی جدا شوند، کلید خورد.
حتی به قبلتر از آن هم برمیگردد. با این حال از دست دادن این جغرافیا با تاریخ و میراث چند صد ساله تا سالها توسط ارامنه احساس خواهد شد.
در همین راستا نشریه فارن افرز، یادداشتی را منتشر کرده است. اقتصادنیوز، این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده است که بخش نخست در ادامه آمده است.
چرا مسکو پشت ایروان را خالی کرد!
بعد از شکست ارمنستان، دولت آذربایجان خواستار انحلال تمام ساختارهای سیاسی در قلمروی محلی، پارلمان، و شهردار منتخب شده، پس از خودمختاری سیاسی که سایر اقلیتهای اروپایی در موقعیتهای مشابه دریافت کردهاند، حمایت نمیکند. در عوض، الهام علی اف به ارامنه قره باغ یادآوری کرد که پیشنهاد پیشین «به جهنم رفته» و آنچه روی میز باقی مانده هنوز تعریف نشده است.
بر اساس شرایط تعریف شده، گروهی از افراد مسن ممکن است اقامت در قره باغ کوهستانی را انتخاب کنند و هزاران آذربایجانی که تا سال ۱۹۹۱ در آنجا زندگی میکردند احتمالا بازمی گردند. اما از تمام موسسههای محلی که طی سه دهه در آنجا ساخته شده، چیزی باقی نخواهد ماند.
جنگ سوم قره باغ ماحصل بخشی از تلاشهای مسکو هم هست. اگرچه منطقه از منظر تئوری تحت حمایت صلحبانان روسی بود، اما تضمینهای مسکو در نهایت بیارزش شدند. روسیه در عوض میانجیگری کرد که به موجبش مردم محلی با خلع سلاح کامل «نیروهای دفاعی» خود که تعدادشان چند هزار نفر میشود، موافقت کرده و مذاکراتی را درباره «ادغام مجدد» در آذربایجان آغاز کردند. در نهایت، موقعیت مسکو بسیار مهم بود.
مسکو زمینه ساز درگیری ارمنستان و آذربایجان در سال ۱۹۸۸ نشد، اما برای چهارمین بار (اگر درگیری کوتاه در سال ۲۰۱۶ نیز در نظر بگیریم)، برای میانجیگری آتشبس مداخله کرده که در جریانش دستور کار خویش را پیش برد. این بار ممکن است روسیه بتواند نیروهای حافظ صلحش را نگه دارد و در نتیجه در آذربایجان جای پایش را حفظ کند.
قفقاز؛ میدان یکه تازی آنکارا و مسکو
خشونت، نه دیپلماسی، همیشه پیامدهای مناقشه بر سر قره باغ کوهستانی را تعیین کرده. این مقوله با پروژههای قومگرای متقابل انحصاری در ارمنستان و آذربایجان ارتباطی متقابل دارد، پروژههایی که هیچکدام نمیتوانند بیثباتی را بپذیرند که قدمتش به آغاز دوران کمونیستی بازمیگردد. به همین دلیل گفته میشود که رضایت روسیه برای محاصره منطقه توسط آذربایجان بسیار مهم بود. الهام علی اف در عملکردش از یک منطق پیروی میکرد.
او رهبر یک دولت استبدادی بوده که در چارچوبش هیچ مقام محلی منتخب دموکراتیک وجود ندارد و اقلیتها از حمایت رسمی کمی برخوردارند. علاوه بر این، علی اف آشکارا معتقد است که ترکیه و روسیه، تنها قدرتهایی هستند که باید جدی گرفته شوند. اگرچه ترکیه و روسیه بر سر چیزهای زیادی با هم توافق ندارند، اما هر دو سودمندی را در محدود کردن تعامل غرب در قفقاز جنوبی میدانند، منطقهای که به طور سنتی در آن نفوذ داشتهاند.
الهام علی اف متوجه شد که ترکیه از تلاش هایش برای به دست گرفتن کنترل کامل قره باغ حمایت خواهد کرد، روسیه نیز مخالفت خوانی نکرد. از منظر علی اف، عملیات برق آسا برای تقویت مشروعیت شخصی علی اف و پایان دادن به کاری بود که در پاییز ۲۰۲۰ کلید خورد.
رهبر آذربایجان پس از سالها بازگشت به جنگ را انتخاب کرد. در نتیجه توانست وضعیت قره باغ کوهستانی را به نفع خود معکوس کرده و موقعیتش را در آذربایجان به عنوان رهبر بیرقیب تغییر دهد. از طرفی دیگر به واسطه جنگ اوکراین، اولویتهای روسیه در قفقاز نیز تغییر کرد.
منبع:اقتصادنیوز