حکم انحلال جمهوری قره‌باغ صادر شد+ قره باغ کجاست؟

به گزارش نبض بازار، ریاست منطقه قره‌باغ اعلام کرد «جمهوری قره‌باغ کوهستانی» از اول ژانویه ۲۰۲۴ منحل می‌شود.

طبق گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، «سامول شاهرامانیان»، رئیس این جمهوری خودخوانده با امضای فرمانی انحلال تمامی نهاد‌های دولتی را اعلام کرد. او در این فرمان به وضعیت دشوار نظامی-سیاسی که پیش آمده اشاره کرده است.

در این فرمان آمده است: «بر مبنای اولویت داشتن تضمین امنیت و منافع حیاتی مردم قره‌باغ و با در نظر گرفتن توافق حاصل‌شده با میانجی‌گری فرماندهی نیرو‌های حافظ صلح روسیه با نمایندگان جمهوری آذربایجان مبنی بر تضمین عبور و مرور داوطلبانه ساکنان قره باغ کوهستانی این تصمیم اتخاذ شد که تمامی نهاد‌ها و سازمانی دولتی (حداکثر) تا تاریخ ۱ ژانویه ۲۰۲۴ منحل شوند و جمهوری قره باغ کوهستانی به موجودیتش پایان دهد.»

رویترز به نقل از سخنگوی نخست‌وزیر ارمنستان گزارش داده تا امروز بیش از نیمی از ارامنه ساکن قره‌باغ کوهستانی (۶۵ هزار و ۳۶ نفر) این منطقه را ترک کرده‌اند. پیش‌تر «داوید بابایان» مشاور «ساموئل شهرامانیان» رئیس ارامنه قره‌باغ گفت ۱۲۰ هزار ارمنی‌تبار ساکن قره‌باغ قصد دارند این منطقه را ترک کنند، زیرا تمایلی ندارند بخشی از جمهوری آذربایجان باشند.

قره‌باغ (ارمنی: Ղարաբաղ‎; ترکی آذربایجانی: Qarabağ‎) یک منطقه جغرافیایی در شرق ارمنستان و جنوب غربی آذربایجان است که از ارتفاعات قفقاز کوچک تا زمین‌های پست بین رودخانه‌های کر و ارس کشیده شده‌است.  همچنین قره‌باغ یکی از تقسیمات سیاسی ایران از دوره صفویه به این سو بود که پس از عهدنامه گلستان به روسیه تزاری واگذار شد.

 تا ۱۸۴۰ این منطقه همچنان با عنوان ایالت قره‌باغ شناخته می‌شد، اما پس از آن به بخش شوشا تغییر نام یافت، در اتحاد جماهیر شوروی بخش‌هایی از آن به جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی پیوست،  بخش زنگه‌زور به جمهوری سوسیالیستی ارمنستان شوروی واگذار شد و پس از اشغال این منطقه توسط واحد‌هایی از ارتش شوروی در معیت نیرو‌های ارمنستان بخش کوهستانی‌اش که قسمتی از ساکنان آن را ارامنه تشکیل می‌دادند با عنوان جمهوری آرتساخ اعلام استقلال کرد.


ریشه‌شناسی

نام قره‌باغ از دو کلمه ترکی قره و فارسی باغ به معنی باغ سیاه یا باغ بزرگ به وجود آمده‌است. این نام اولین بار در منابع گرجی و ایرانی در قرن سیزده و چهارده میلادی آمده‌است. نام آرتساخ در سنگ‌نبشته‌های اورارتو دوران پادشاهی «آیرارات»، اوشاکان کنونی) به صورت‌های «آرداخونی» یا «اوردخینی» و «اوردخه» قید شده‌است که نام آرتساخ از آن مأخوذ است و سرزمینی به این نام در هزاره اول (پیش از میلاد) جزو پادشاهی آیرارات و سپس یرواندیان (دودمان اروندی) قرار داشت. استرابون در (کتاب جغرافیای) خود قسمت سمت راست رود کورا (محل کنونی قره باغ) را با نام «ارخیستینا» (Orkhistene) به عنوان یک ایالت «هایک بزرگ» (ارمنستان بزرگ) - (ارمنستان = هایاستان) دانسته که به خاطر سوارکارانش شهرت داشته‌است.


تاریخچه

در دوره صفویه قره‌باغ به مرکزیت گنجه یکی از بیگلربیگی‌های ایران بود. مقام بیگلربیگی که در قرن دهم به‌طور موروثی به سران ایلات چادرنشین قزلباش‌ می‌رسید، در قره‌باغ در اختیار یکی از شاخه‌های ایل قاجار بود.  در این دوره محال خمسه ارامنه شامل دیزاق،  ورنده،  خاچین،  چله‌برد و طالش و همچنین برکشاط و خان‌های ایل جوانشیر و اتوزیکی تابع این بیگلربیگی بودند.
در ۱۱۵۶ هجری قمری، ملک یکن ضابط محال خمسه ارامنه از بیگلربیگی‌های گنجه و تفلیس، به خاطر گرفتن چریک از ارامنه به نادرشاه افشار شکایت کرد، نادر نیز طی فرمانی مطالبه چریک از محال خمسه ارامنه را منع کرد بعدتر نیز به گفته عباس‌قلی‌آقا باکیاخانوف «حکام گنجه و قراباغ نیز به لقب زیاد اوغلی قاجار از پل خدا آفرین تا قریه شولاور گرجستان بالاتر از پل سنق حکمرانی می‌نموده‌اند. چون در شورای کبرای مغان به سلطنت نادر شاه رضا نداده و در طلب استقرار دولت صفویه بودند، نادرشاه نیز بعد از تمکن بر سریر سلطنت ایران به مقام کسر حشمت و اقتدار ایشان برآمده بسیاری از اهالی قراباغ را به خراسان کوچانده ملکان برگشاط و خمسه را از تحت اختیار ایشان به در کرده و به سردار آذربایجان سپرد» در ۱۱۶۱ هجری شمسی،  پناه‌خان جوانشیر مشهور به پناه علی‌بیگ ساروجلوی جوانشیر از عادل‌شاه افشار لقب خانی گرفت و به حکومت قره‌باغ منصوب شد.

وی در زمان شاه‌عباس دوم از ترکستان به قره‌باغ آمده‌بود و در زمان نادرشاه جارچی‌باشی بود، اما بعدتر مورد خشم نادر قرار گرفته بود و از ترس وی به کوهستان‌های قره‌باغ گریخته‌بود. رسیدن به این مقام بدون همکاری ارامنه ممکن نمی‌شد، پناه‌خان در این راه با ملک شاه نظربیگ حاکم ورنده متحد شد و وی را به حکومت خاچین گمارد و به همراه وی حکام دنزاق، چله‌برد و طالش را کنار زد. همچنین پناه‌خان به درخواست ملک‌شاه نظربیگ قلعه پناه‌آباد را ساخت که بعد‌ها به شوشی شهرت یافت.

پس از بی‌نتجیه‌ماندن درگیری پناه‌خان با فتحعلی‌خان افشار، فتحعلی‌خان که پیشنهاد صلح داده‌بود با نیرنگ ابراهیم‌خلیل‌خان فرزند پناه‌خان را به اسارت به ارومیه برد. پناه‌خان نیز برای نجات پسرش با لشکر کریم‌خان زند که برای سرکوب فتحعلی‌خان آمده‌بود همراه شد. پس از آن کریم‌خان پناه‌خان را با خود به شیراز برد و ابراهیم‌خلیل‌خان را به حکومت قره‌باغ منصوب کرد.  تا پیش از برآمدن آقامحمدخان، ابراهیم‌خلیل‌خان نه تنها بر قره‌باغ که بر ایروان،  نخجوان و گنجه نیز حکم راند.

آقامحمدخان قاجار پس از نشستن بر تخت، از ابراهیم‌خلیل‌خان خواست تا از دولت مرکزی اطاعت کند، وی نیز در ۱۲۰۷ پسرعمویش عبدالصمدبیگ را به رسم گروگان به تهران فرستاد و ابراز اطاعت کرد.  اما در جریان یکی از درگیری‌های آقامحمدخان و زندیان عبدالصمدبیگ فراری ناموفق انجام داد و به همین دلیل نیز به دست شاه قاجار کشته‌شد. این مسئله و اینکه ابراهیم‌خلیل‌خان آقامحمدخان را همانند بسیاری از دیگر رقبایش می‌دید به تیرگی روابط این دو انجامید.  در ۱۲۰۹ آقامحمدخان به قصد تسخیر قره‌باغ از ارس گذشت، در محاصره قلعه شوشی جوادخان قاجار و ملیک مجنون چله‌بردی و نیرو‌های ارمنی وی را همراهی می‌کردند. به علت نداشتن توپ‌های قلعه‌کوب، خان قاجار نتوانست قلعه را فتح کند و به پیشنهاد ملیک مجنون به تفلیس لشکرکشی کرد.  با فتح تفلیس و متواری شدن اراکلی‌خان، دیگر خان‌های قفقاز اظهار اطاعت کردند، آقامحمدخان که در پی تسلیم ابراهیم خلیل‌خان بود در نهم ذیحجه ۱۲۱۱ عازم شوشی شد، ابراهیم خلیل‌خان نیز از ترس به داغستان گریخت، در همان زمان آقامحمدخان در کنار قلعه شوشی به قتل رسید. با شنیدن این خبر ابراهیم‌خلیل‌خان به شوشی بازگشت و قدرتی بیش از پیش یافت.

ابراهیم‌خلیل‌خان جنازه آقامحمدخان را با احترام در شوشی دفن کرد و منتظر دستور از تهران ماند. با برتخت نشستن فتحعلی‌شاه خان سیاستی دوگانه را در پیش گرفت. از سویی اطاعت خود از دربار تهران را نشان می‌داد به گونه‌ای که پسرش ابولفتح‌خان را به نزد شاه ایران فرستاد و دخترش آغابگم معروف به آغاباجی را نیز به عقد او درآورد دوباره به خانی قراباغ رسید، از سوی دیگر استقلال خویش و توافق بر قدرت‌های همجوار را با رابطه حسنه با روسیه حفظ می‌کرد.

با ورود ژنرال پاول سیسیانوف به قفقاز، ابراهیم‌خلیل‌خان رسماً به اطاعت روس‌ها درآمد و قره‌باغ را به روس‌ها واگذار کرد. در ۱۲۱۸ سیسیانوف پس از سه روز محاصره گنجه را گشود، در این درگیری جوادخان زیاد اوغلی قاجار، آخرین خان گنجه و ملیک مجنون چله‌بردی کشته‌شدند. ملیک مجنون پیشتر بر اثر فشار‌های ابراهیم‌خلیل‌خان، به همراه هزار خانواده ارمنی به گنجه پناه برده‌بود و جوادخان ایشان را در محله شامشاری اسکان داده‌بود و ملیک را مسئول ارامنه کرده‌بود.

 عباس میرزا ولیعهد ایران پس از آگاهی از پیمان روس‌ها و ابراهیم‌خلیل‌خان برای سرکوب وی از آذربایجان به قره‌باغ لشکر کشید و توانست در دو نبرد نیرو‌های خان را که روس‌ها نیز همراهی‌اش می‌کردند شکست دهد. در ۱۲۲۰ خان سیسیانوف را به قلعه شوشی راه‌داد و فرمانده روس اختیار قلعه را به دست گرفت. خان که از این شرایط ناراضی بود به عباس‌میرزا نامه نوشت و شفاعت خود را نزد شاه خواستار شد. اما در ۱۲۲۲ روس‌ها که توسط نوه خان،  جعفرقلی‌خان از ارتباط وی با ایران آگاه شده‌بودند شبانه او و ۳۱ تن از بستگان‌اش از جمله دختر و همسرش را به قتل رساندند.

پس از قتل ابراهیم‌خلیل‌خان، روس‌ها نه تنها قره‌باغ را به جعفرقلی‌خان نسپردند بلکه قصد تبعید وی به سیبری را داشتند، خان نیز که از دست روس‌ها گریخته بود به همراه ایل جبرائیل‌لو به ایران آمد و عباس‌میرزا وی را حاکم قراجه‌داغ کرد. پس از دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه در ربیع‌الاول ۱۲۴۲ مهدی‌قلی‌خان یکی از فرزندان ابراهیم‌خلیل‌خان به دستور حکومت ایران، ایلات قره‌باغ را به سوی قراجه‌داغ کوچ داد.


ایالت قره‌باغ

پس از انعقاد قرارداد گلستان و ترکمانچای روس‌ها اقدام به کوچاندن ارامنه ایران به منطقه تحت تسلط خود شدند و ایالات مسلمان‌نشین ایروان و قره باغ را برای اسکان ارامنه تازه‌وارد در نظر گرفتند. پس از جنگ‌های عثمانی و روسیه ارامنه مناطق شرقی امپراطوری عثمانی که همراه روس‌ها علیه عثمانی‌ها وارد جنگ شده و پیروزی‌هایی بدست آورده بودند پس از عقب‌نشینی روس‌ها مجبور مهاجرت به داخل مرز‌های روسیه شده و ترکیب جمعیتی خان‌نشین ایروان و قره باغ را به نفع ارامنه تغییر دادند.