به گزارش نبض بازار، همزمان با تداوم ناامنی در منطقه قره باغ و تنش میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، پوتین تلاش دارد تا جهت حفظ امنیت منطقه قفقاز به اهرم های متفاوتی متوسل شود.
یکی از این اهرم ها حمایت از جمعیت قومی تالش ساکن آذربایجان است؛ گروهی که با حمایت کرملین پتانسیل تبدیل شدن به جنبشی اعتراضی را دارد.
در شرایطی که فرصتهای مسکو برای استثمار اقلیتهای ملی کشورهای جدا شده از شوروی فروپاشیده، کاهش یافته، کرملین کماکان در صدد استفاده از چنین استراتژی است. از همین رو رهبران روس، مسکو را به عنوان مدافع اصلی قومیتهای روس زبان معرفی کرده و از دیگر اقلیتهای قومی به عنوان اهرم فشاری علیه دولتهای درگیر استفاده می کند.
کرملین همچنین نشان داده که گروه هایی را که پیشتر از آنها بهره برداری کرده بود را فراموش نکرده و پس این حق را برای خود محفوظ می دارد که در صورت لزوم آنها را کنار خود داشته باشد. شاید بارزترین نمونه، تالش ها باشد، گروهی فارسی زبان در آذربایجان که تعداد آنها چند صد هزار نفر است. در همین راستا طی چند هفته گذشته، تالش ها در کانون تنش های جدید روسیه و آذربایجان قرار گرفته اند.
بازی تازه کرملین با باکو!
آنگونه که موسسه مطالعاتی جیمز تاوننوشته، توجه دوباره به تالش ها می تواند دلایل بسیاری داشته باشد.نخست، تنشها بین مسکو و باکو بر سر آینده قرهباغ و مسائل دیگر اوج گرفته، تنشی که کرملین را وادار میکند تا برای نشان دادن قدرت و اقتدارش در قفقاز به هر اهرمی متوسل شود، شاید هم حضور ایگور ولودین، رئیس دومای شهر یکاترینبورگ ویکی از اعضای حزب روسیه متحد، در مراسم یادبود تالش، رخدادی که سر و صدای زیادی به پا کرد، در این باره بی تاثیر نبوده، زیرا حضور چنین چهرهای نشان داد که این رویداد مورد تایید مسکو است.
چنین تنشهایی و حضور یک مقام برجسته روسیه، واکنش تند آذربایجان را به دنبال داشت. ولودین شاید به ابتکار خودش در این رویداد ملی تالشیها حاضر شده باشد تا از طرف اعضای این اقلیت که اکنون در شهرش زندگی میکنند و رای دهنده هستند، حمایت شود. اما مقامهای مسکو ۲۷ اوت به سفارت آذربایجان اعلام کردند که ولودین پس از انتخابات آتی رئیس دومای شهر نخواهد بود. آنها تاکید کردند که او باید قبل از حضور در چنین جلسهای با مقامات ارشد بیشتری مشورت میکرد. مقامهای روس بدون شک امیدوارند که چنین مناقشه ای بدین طریق خاموش شده باشد.
کارت تالش رو شد
با این حال، دلایل قانع کننده ای وجود دارد که با تکیه بر آنها نمی توان تصور کرد که آنچه رخ داده کل داستان نیست. از یک سو، سیاستمداران ارشد روسیه در جلسات گروههای مخالف خارجی بدون دستور صریح مقامهای بالاترشان یا به این دلیل که معتقدند کاری که انجام میدهند بایستی با سیاست رسمی مطابقت داشته باشد، شرکت نمیکنند. از دگر سو، تنش های حاکم بین مسکو و باکو بر سر ارمنستان و جامعه ارامنه قره باغ و آینده آن در آذربایجان موجب شده تا حضور ولودین یادآور «بازی با کارت تالش» از سوی کرملین قلمداد شود.
از این گذشته، کرملین به آذربایجان یادآوری کرده که اگر با روسیه و ارمنستان در رایزنی ها هم صدا نشود، رهبران روس قادرند تا این بازیگر را به چالش بکشند، در همین راستا شواهد نشان می دهد که مقام های باکو ترجیح می دهند تا روسیه را به شکلی مستقیم به چالش نکشند بالاخص آن که ممکن است رویاروی جنبشی تازه نفس قرار بگیرند.پتانسیل چنین حرکتی ممکن است بیش از برآوردهای کنونی باشد، زیرا روسیه و ایران در یک طرف ماجرا قرار دارند.
به نظر می رسد ممکن است تهران بخواهد برالی مهار باکو گروه های تالشی را از داخل ایران به جنوب آذربایجان بفرستد! به ادعای ناظران چنین اقدامی موجب خواهد شد تا دولت آذربایجان وارد مسئله قومی دیگری شود- رخدادی که جامعه بین الملل به واسطه بسته شدن کریدور لاچین که به واسطه اش ارمنی های قره باغ تدارکاتی را ایروان دریافت می کردند، نمی خواهد بیش از این چالش برانگیز شود.
از این رو، نشست تالشی در شهری روسیه دور از قفقاز جنوبی ممکن است بیش از آن چیزی که در ظاهر به نظر می رسد با اهمیت باشد و عواقب و هزینه های بسیاری را به همراه داشته باشد. حداقل این گزاره بخشی از احتمالاتی است که ذهن سیاستگذاران در مسکو و تهران و باکو و متحدانش از سوی دیگر را درگیر کرده است.
منبع:اقتصادنیوز