وی افزود: حال ناصر خوب است و طول درمان را طی میکند. اینکه میگویند حالش بد است، اصلا صحت ندارد. فعلا پزشکان گفتهاند باید ۱۰ روز در بیمارستان باشد و شاید این مدت بیشتر هم بشود.
او همچنین گفت: در روزهای اخیر علاقهمندان ناصر از طریق فضای مجازی با ما در ارتباط بودند و که این موضوع برای ما دلگرمی بود. یکی از دوستان ناصر هم با او تماس گرفت و من ماسک اکسیژن را از روی صورت او برداشتم و با دوستش صحبت کرد. ناصر محمدخانی، یحیی گلمحمدی را خیلی دوست دارد و وقتی در فضای مجازی دیدم آقای گلمحمدی تصویر ناصر را منتشر کرده است، به او نشان دادم و خیلی خوشحال شد. ناصر آنقدر گلمحمدی را دوست دارد که زمانی که گلمحمدی در تیم پدیده کار میکرد، میگفت تیم دوم من پدیده است. از همه پیشکسوتان و اهالی فوتبال که در این روزها به یاد ما بودند تشکر میکنم. آنها و پیامهایشان برای ما باعث دلگرمی هستند.
وی در پاسخ به این سوال که ناصر محمدخانی از چه زمانی دچار بیماری شده است گفت: ماهها است که او نیاز به درمان دارد اما اقدام به این کار نمیکرد. این موضوع باعث شد من از رحیم یوسفی بخواهم ناصر را راضی کند تا برای درمانش به بیمارستان برود. یک شب که از خواب بیدار شده بود به سختی نفس میکشید که باعث ترس من شده بود. واقعا نگرانش بودم اما الان خوشحالم که روند درمانش طی میشود و حال بهتری دارد. دیروز که در بیمارستان بودم میگفت بهتر نفس میکشم. از همه مردم تشکر میکنم که به یاد ما بودند و امیدوارم به زودی خبر سلامتی ناصر را اعلام کنیم.
چکیده ای از بیوگرافی ناصر محمد خانی
نام اصلی: ناصر محمد خانی
تاریخ تولد: ۱۶ شهریور ۱۳۳۶
محل تولد: شهر ری، ایران
زمینه فعالیت: فوتبال
پیشه: بازیکن فوتبال
شمارهی پیراهن: ۸
پست: مهاجم
بیوگرافی ناصر محمد خانی
ناصر محمد خانی زادهی ۱۶ شهریور ۱۳۳۶ در شهر ری است. او در سال ۱۳۶۲ با زدن دو گل به تیم راه آهن و در مجموع چهار بر صفر زمینه ساز قهرمانی پرسپولیس در جام حذفی تهران شد.
محمد خانی در سال ۸۶ جزو ۱۴ نفری بود که هنگام بازیهای آسیایی، در اعتراض به کادر فنی تیم ملی، از این تیم استعفا داد و لی در تیر ماه سال ۶۹ با دعوت اقای علی پروین به تیم ملی بازگشت.
او مدتی در سال ۸۱ متهم به قتل همسر اول خود لاله سحر خیزان شد که با رفع ابهام آزاد شد و زن دومش شهلا جاهد قاتل شناخته شد و به اعدام محکوم شد وی بعد از چند سال پای چوبهی دار رفت، اما بسیاری از کاربران معتقدند که همسر دوم او بی گناه است و قاتل اصلی خود ناصر محمد خانی است.
همچنین ناصر محمد خانی در سال ۱۳۹۵ توسط اقوام زن جدیدش ربوده شد و چند ساعت بعد توسط نیروهای پلیس تهران آزاد شد. سکانسی مشابه همین اتفاق در فیلم خشم و هیاهو دیده شد که برخی از مردم اظهار کردند، این فیلم از زندگی ناصر محمد خانی ساخته شده است.
حاشیه های ناصر محمد خانی
هافبک تکنیکی دهه ۶۰ پرسپولیس و تیمملی بارها در سالهای اخیر به خاطر زندگی شخصیاش سوژه رسانهها بوده و دوباره با تولد فرزند جدیدش به نام والارضا در ٥٩ سالگی بار دیگر خبرساز شده است. البته محمدخانی ٢ فرزند هم از همسر اولش دارد و «والارضا» سومین فرزند او به حساب میآید.
ماجرای شهلا جاهد همسر سابق محمد خانی
خدیجه جاهد معروف به شهلا جاهد همسر موقت ناصر محمد خانی بود که در سال ۱۳۸۱ به جرم قتل همسر دائم محمدخانی متهم و بازداشت شد.
عصر روز ۱۷ مهر ماه (سال ۱۳۸۱)، گزارشی از وقوع یک قتل در تهران به پلیس گزارش شد در طی این گزارش تماسی وقوع یک فقره قتل در خیابان گل نبی واقع در میدان کتابی را به اطلاع کارآگاهان پلیس رساند.
این ماجرا هیاهوی زیادی را به پا کرد، زیرا صحبت از قتل لاله سحر خیزان، همسر بازیکن تیم پرسپولیس، ناصر محمدخانی در میان بود.
زمانی که کارآگاهان وارد محل حادثه شدند با جسد آغشته به خون مقتوله مواجه شدند که با ضربههای چاقو به قتل رسیده بود در اولین بررسیهای کارآگاهان ویژه قتل، پای یک زن به میان آمد؛ و در طی تحقیقات شهلا جاهد همسر موقت ناصر محمد خانی بازداشت شد و، چون ادعاهای او پلیس را قانع نکرد به دستور بازپرس ویژه در آبان ۸۱ به زندان رفت و به مدت ۱۱ ماه مورد بازجویی قرار گرفت او از همان ابتدا مدعی بود که قتل کار او نبوده و او هیچ کس را نکشته و تنها جرمش این است که عاشق ناصر محمدخانی است.
او بیش از ۱ سال منکر هرگونه دخالت در قتل لاله بود، اما بعد از یک ملاقات با ناصر محمد خانی در حیاط آگاهی به قتل لاله اعتراف کرد و اتهامات را پذیرفت.
او همچین در جلسه دادگاه گفت که ناصر از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود؛ وی به من گفت برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر لاله تمام سعی خود را خواهد کرد و از طرفی من نمیتوانستم مردی را که اینقدر عاشقش بودم، این طور خار ببینم.
من فقط به خاطر اینکه ناصر بیشتر از این اذیت نشود، به این قتل اعتراف کردم. اما بعد از اعتراف من ناصر بی تفاوت نسبت به قولی که به من داده بود تقاضای قصاص کرد.