به گزارش نبض بازار، دولت وعده حمایت از مردم و مستمری بگیران را می دهد اما در عمل برنامه ریزی های اخیرش نشان می دهد به دنبال کاهش حقوق بازنشستگان و سایر اقشار به نفع خود و به زیان معیشت آنهاست.
دولت سیزدهم نه تنها چارهای برای استحقاق حقوق کارگران، کارمندان و بازنشستگان نکرده بلکه با اقدامات اخیرش، سفرهشان را نیز تنگتر کرده است. به نظر میرسد سید محرومان و عواملش در سازمانها و نهادهای اقتصادی، حالا یکی از ضعیفترین اقشار جامعه را به مرگ گرفته که به تب راضیشان کند.
دولت سیزدهم، در ۲ سال ابتدایی فعالیتش ثابت کرده که چندان اهل پایبندی به تعهدات و وعدههایش نیست. پیشتر چنین برداشت میشد که این بدعهدیها، اساسا از عدم شناخت دولت به مباحث مدیریتی است اما تصمیمات اخیر، به ویژه مواردی که اخیرا در برنامه هفتم توسعه به تصویب رسیده، نشان میدهد که گویا دولت، نه تنها برنامهای برای اجرای وعدههاش ندارد بلکه اگر اقدامی نیز میکند، دقیقا در راستای افزایش فشار معیشتی بر مردم است.
لایحه برنامه هفتم توسعه که توسط سازمان برنامه و بودجه منتشر شده، گزاره بالا را تایید میکند. تعدادی از مواد برنامه هفتم توسعه، از بهکارگیری نیروی کار با نصف دستمزد تا حذف بخشهای مربوط به حمایت از معلولان و بخشهای محیطزیستی، همه در حالی تنظیم و تصویب شدهاند که اشتغال و تامین سبدهای معیشتی مردم، از دغدغهها و مشکلات اصلی این روزهای کشور است. در این میان اما، ماده ۶۷ این برنامه نشانگر تغییری بزرگ در مقررات مربوط به تعیین مستمری بازنشستگان است.
در ماده ۶۷ برنامه هفتم توسعه نوشته شده: «میزان مستمری بازنشستگی در تمامی صندوقها و سازمانهای بازنشستگی از سال اول برنامه عبارت است از یک سیام متوسط حقوق یا دستمزد ماهیانه مشمول کسور فرد در پنج سال آخر بیمه پردازی ضرب در سنوات پرداخت حق بیمه، مشروط بر آن که از سی و پنج سیام متوسط مذکور بیشتر نباشد».
این ماده به این معنی است که میزان حقوق بازنشستگان در سراسرکشور از این به بعد، با در نظر گرفتن ۵ سال آخر بیمهپردازیشان صورت خواهد گرفت. تغییر سالهای این فرمول از ۲ سال به ۵ سال یک معنا دارد: کاهش میزان مستمری! در پایان ماده ۶۷ نیز عنوان شده که «معادل یک دوم جمع قدر مطلق درصد افزایش ضریب سالانه حقوق یا دستمزد طی سه سال آخر به حقوق یا مستمری محاسبه شده با فرمول تازه اضافه خواهد شد». این بخش برای جبران سرشکن شدن رقم نهایی مستمری در نظر گرفته شده اما مقداری نیست که میزان کسرشده را جبران کند و در کلیت ماجرا نیز تغییری ایجاد نمیکند.
نقشه دولت برای بازنشستگان چیست؟
ماجرا از این قرار است: محاسبه مستمری بازنشستگی پیش از تصویب ماده ۶۷ برنامه هفتم توسعه، مطابق فرمول «سالهای سابقه کار تقسیم بر ۳۰ ضربدر میانگین دستمزد در دو سال یا ۲۴ ماه آخر بیمهپردازی» صورت میگرفت. با درج ماده ۶۷ در برنامه جدید توسعه اما به میانگین ۵ سال آخر تغییر کرده است. برای مثل، اگر دستمزد دریافتی یک شهروند در دوسال پایانی ۸ میلیون تومان و ۱۰ میلیون تومان بود، میانگین دستمزد، ۹ میلیون تومان در نظر گرفته میشد اما طبق مصوبه اخیر، ۳ عدد دیگر مربوط به سالهای سوم، چهارم و پنجم پایانی استغال نیز به محاسبه میانگین اضافه شده و از میزان کل میانگین کاسته میشود.
فاجعه کاهش حقوق بازنشستگان آنجا عمیقتر میشود که به تاثیر تورم سالانه در آن مینگریم. در دو سال اخیر، تورم سالانه و تورم نقطهبهنقطه در چند ماه، رکوردشکنی کرده است. افزایش حداقل دستمزد در ابتدای هرسال، از تورم اعلامشده عقبمانده اما به نوبهی خود، تغییرات زیادی را در رقم دستمزدها ایجاد کرده است.
این یعنی، به دلیل بالا بودن تورم هرسال و رشد نسبتا بالای دستمزدها نسبت به سالهای گذشته، محاسبه مستمری با احتساب ۵ سال پایانی اشتغال، شدیدا کاهش پیدا میکند. برای مثال، اگر دستمزد ۵ سال پیش شما ۱۰میلیون تومان بود، دستمزد سال بعدش با احتساب ۲۰ درصد رشد ۱۲ میلیون محاسبه میشد.
اما با افزایش تورم، دستمزد سال سوم، با احتساب رشد بیشتری- برای مثال رشد ۳۰درصدی-محاسبه خواهد شد. یعنی با افزایش تصاعدی تورم و حداقل دستمزد، مبلغی که شما به عنوان دستمزد در ۵ سال پیش دریافت میکردید، اختلاف زیادی با دستمزد سال جاریتان خواهد داشت و در نتیجه، میانگین دستمزد ۵ سال پایانی به شدت کاهش پیدا میکند.
بازنشستهها، بازندگان دولت سیزدهم
این، خوابی است که دولت محرومان، با تغییر در مقررات تعیین میزان مستمری برای بازنشستگان دیده است. قشری که سالهاست از دستیابی به حداقل مطالباتش نیز درمانده و گوش شنوایی در بین مقامات و مسوولان برای حل این مطالبات نداشته است. از کمتوجهی به مساله بیکاری و جا ماندن فاحش حداقل دستمزد سال جاری از تورم که به نصف سبد معیشتی تعیینشده نیز نمیرسد اگر بگذریم، ترکشهای سوءمدیریت دولت حالا به تن نیمهجان بازنشستهها نیز برخورد کرده است.
دولت سیزدهم تا اینجا نه تنها به وعدههای انتخاباتی و پسا انتخاباتیاش عمل نکرده بلکه با تدابیری که میاندیشد دقیقا در خلاف آن مسیر گام برمیدارد. یعنی نه تنها چارهای برای استحقاق حقوق کارگران، کارمندان و بازنشستگان نکرده بلکه با اقدامات اخیرش، سفرهشان را نیز تنگتر کرده است. با توجه به افزایش نارضایتیهای این قشر در ماههای اخیر به نظر میرسد دولت با این اقدامات قصد دارد آنها را به مرگ گرفته تا به مرگ راضیشان کند. اگر چنین باشد، دقیقا اینجاست که باید گفت: «ما را به تعهد به وعدههای شما امیدی نیست، شَر مرسان!».