به گزارش نبض بازار،از سپتامبر گذشته که مذاکرات معلق شد، اتفاقات زیادی افتاده است و ظاهرا واشنگتن شرایط کنونی از نظر سیاست داخلی و بینالمللی را برای احیای برجام نامناسب میداند.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم کوروش احمدی دیپلمات سابق نوشت:
در حالی که مذاکرات برجام همچنان در تعلیق است، طی یکی، دو هفته گذشته شاهد برخی تحولات در این رابطه بودهایم. آخرین و مهمترین این تحولات برگزاری جلسهای بین فرانسه، انگلیس و آلمان با ۱۰ عضو غیر دایمی شورای امنیت در نیویورک با هدف توضیح در مورد «مکانیسم ماشه» مقرر در بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ بوده است.
تحول دیگر مربوط به حدود یک ماه پیش و انجام مشورتهایی توسط امریکا با متحدان اروپایی و خاورمیانهای در مورد امکان یک «توافق موقت» به جای احیای برجام است.
ناروشن بودن سرنوشت بیانیه ۴ مارس بین مدیر آژانس و رییس سازمان انرژی اتمی ایران و عدم انجام سفر هیات فنی آژانس به تهران موضوع مهم دیگری است که طی هفتههای گذشته با آن مواجه بودهایم. آخرین تحول نیز یازدهمین و هفتمین مجموعه تحریمها توسط امریکا و اروپا بعد از شروع اعتراضات در ایران بود.
این تحریمها را اگرچه به لحاظ اثرات اجرایی میتوان عمدتا نمادین دانست، اما همچنان به لحاظ پیام دیپلماتیک مستتر در آنها دایر بر گردیدن در بر همان پاشنه سابق قابل توجهاند.
البته شاهد تحولاتی که ربط مستقیمی به برجام نداشته، اما تنشزا بودهاند، مانند تنش بین ایران و امریکا در سوریه، نیز بودهایم. از این تحولات که بگذریم اتفاق قابل ذکر دیگری طی یکی، دو ماه گذشته نیفتاده است.
امریکا و اروپا همچنان سیاست دو پهلو و مبتنی بر تعلیق را ادامه میدهند. یعنی از یک سو تاکید میکنند که برجام «در دستور کارشان نیست» و از سوی دیگر از دیپلماسی به عنوان تنها راهحل برای مساله هستهای ایران سخن میگویند. هنوز نشانهای که حکایت از عدول طرفین از سیاستهایشان باشد، مشهود نیست.
احتمالا تصور واشنگتن این است که با توجه به پیشرفت برنامه هستهای ایران، بازگشت به برجام ۱۳۹۴ دیگر برای امریکا مفید نخواهد بود چراکه بازگرداندن برنامه هستهای ایران به محدوده مقرر در برجام و تامین دوره یکساله برای گریز هستهای دیگر ناممکن شده و در نتیجه تعلیق تحریمهای برجامی تنها به سود ایران خواهد بود. مشکل دیگر واشنگتن ظاهرا فاصله ۶-۵ ماهه تا انقضای تحریمهای موشکی در ۱۸ اکتبر امسال و انقضای تحریم اقلام و فعالیتهای هستهای و خاتمه قطعنامه ۲۲۳۱ تا ۲۰۲۵ است.
معضل واشنگتن این است که اگر اکنون برجام احیا شود، نه تنها ایران از رفع تحریمها سود میبرد بلکه در دو سررسید مورد اشاره نیز برنامه هستهای و موشکیاش بهطور کامل از قید تحریم رها خواهند شد. این امر از یک سو درایت و مآلاندیشی شایسته تیم مذاکرهکننده قبلی ایران و از سوی دیگر بیتوجهی دولت سیزدهم به محتوای برجام و اهمیت عنصر زمان در آن را نشان میدهد.
به علاوه، از سپتامبر گذشته که مذاکرات معلق شد، اتفاقات زیادی افتاده است. ظاهرا واشنگتن شرایط کنونی از نظر سیاست داخلی و بینالمللی را برای احیای برجام نامناسب میداند؛ چرا که طی ۶ ماه گذشته بر دشمنان برجام در داخل امریکا و در سطح بینالمللی افزوده شده و برجام از یک امر تکنیکال و حقوقی به یک موضوع مطرح در سطح افکار عمومی غرب نیز ارتقا یافته است. ادعای استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین و اعتراضات پاییز گذشته در ایران رسانهها و پارلمانها و جوامع مدنی را نیز نسبت به برجام حساس کرده است.
به علاوه، در اثر فعالیت این جریانها و نیز ایرانیان مقیم خارج، طرفداران ایرانی و غیرایرانی دیپلماسی بین ایران و امریکا و علاقهمندان به برجام به دلیل انواع آزار و اذیتهای دیجیتالی و غیر آن تقریبا از صحنه خارج شده یا به جرگه مخالفان برجام پیوستهاند.
در تحلیلهای مقامات رسمی و در پوشش رسانهای اخبار روابط ایران و غرب، جنگ اوکراین، سیاست داخلی ایران و اعتراضات به عنوان عناصر جدیدی وارد معادله شدهاند و تعاملات دیپلماتیک و اقتصادی معمول بین ایران و اروپا بهشدت کاهش یافته یا متوقف شده است. در این گیرودار گویا ایران نیز علاقهای به اجرای بیانیه ۴ مارس با مدیر آژانس ندارد، سفر تیم فنی به تهران انجام نشده و شواهد حاکی از کندی یا توقف روند اجرای آن بیانیه است.
خبر تمرکز امریکا بر «توافق موقت» اگر درست باشد، میتواند نتیجه سیاست دو پهلوی غرب و صحنه دیپلماتیک جدید باشد. به این معنی که ممکن است راه خروج مد نظر امریکا این باشد که با اعطای امتیازاتی مختصر و محدود در حوزه تحریمها، خواستار منجمد شدن برنامه هستهای ایران در محدوده معینی باشد.
آزادسازی مشروط دارایی ایران در کره جنوبی هرچند بیشتر در رابطه با تبادل زندانیها است، اما در این رابطه نیز مهم است. «توافق موقت» در گذشته نیز مطرح بوده، اما ایران طبعا هیچگاه تمایلی به آن نشان نداده است؛ چرا که چنین ترتیباتی تنها اهرم فشار ایران، یعنی غنیسازی بالا و بالاتر و ترسیم دورنمای ناشی از آن در برابر چشم غرب را خنثی میکند. همزمان تحرکی که اروپا در مورد مکانیسم ماشه نشان داده نیز میتواند در همین رابطه و به قول خبرنگار والاستریت ژورنال تلاشی برای طرح «تهدید معتبری» باشد؛ شاید به امید اینکه ایران را در جهت پذیرش «توافق موقت» ترغیب کند.