به گزارش نبض بازار،افطاری رئیسی در حالی برگزار شد که حتی نماینده طالبان هم به این مراسم دعوت شده بود.
عکسهای منتشر شده از مراسم دیدار رمضانی و ضیافت افطاری رئیس جمهور ایران برای سفرای کشورهای اسلامی نشان میدهد از نماینده طالبان در تهران هم دعوت شده و او در این مراسم حاضر است.
عکسهای منتشر شده از مراسم دیدار رمضانی و ضیافت افطاری رئیس جمهور ایران برای سفرای کشورهای اسلامی نشان میدهد از نماینده طالبان در تهران هم دعوت شده و او در این مراسم حاضر است. این اتفاق باعث تعجب و شگفتی است. چگونه فردی که به صورت غیررسمی در تهران حضور دارد و در مقام سفیر یا کاردار نیست برای چنین مراسمی دعوت میشود و در کنار سایر سفرا قرار میگیرد؟
حضور نماینده طالبان در ایران در مراسم رسمی ضیافت رئیس جمهوری، برخلاف چهارچوبها و معیارهای تشریفات، ارتباطات سیاسی و دیپلماسی است، زیرا نماینده طالبان، به صورت غیررسمی در تهران فعالیت میکند و ایران رسما دولت طالبان (امارت اسلامی) و نماینده آن را به رسمیت نشناخته است.
دولت ایران بعد از سقوط جمهوری اسلامی در افغانستان، سیطره طالبان بر کابل و اعلام دوباره حکومت طالبان یعنی "امارات اسلامی" در سال ۱۴۰۰ تاکنون، تصمیم گرفت با وجود به رسمیت نشناختن دولت طالبان، با آن ارتباط و تعامل داشته باشد. سفارت افغانستان در تهران هم تا حدود یک سال بعد از سقوط دولت جمهوریت، در اختیار دیپلماتهای این دولت بود که در نهایت در زمستان گذشته، تخلیه و تحویل نماینده طالبان اعزامی از کابل شد.
چون دولت طالبان در افغانستان، امر واقع است؛ ایران و افغانستان همسایه هستند و مرز طولانی زمینی دارند؛ ایران درافغانستان منافع زیادی دارد و جمعیت میلیونی از شهروندان افغانستانی در ایران مقیم هستند و زندگی میکنند و نیازمند دریافت خدمات کنسولی هستند پس نیاز به تعامل و ارتباط با دولت طالبان حتی بدون به رسمیت شناختن آن وجود دارد.
این در مقابل روشی است که دولت امریکا در پیش گرفت. یعنی سفارت افغانستان در واشنگتن را تخلیه و دیپلماتهای دولت سابق (جمهوری اسلامی افغانستان) آن را ترک کردند و سفارت بسته شد. چون دولت آمریکا با وجود ارتباط با دولت طالبان، آن را به رسمیت نمیشناسد و در نتیجه امکان حقوقی و سیاسی سپردن سفارت افغانستان در واشنگتن به طالبان نیست. شهروندان افغانستانی مقیم آمریکا هم از دریافت خدمات کنسولی محروم شدند.
نماینده طالبان در تهران از لحاظ چهارچوبهای سیاسی، نه سفیر است و نه کاردار و نه دیپلمات. او تنها نماینده دولت طالبان است که به رسمیت شناخته نشده و صورت غیررسمی در ایران فعالیت میکند.
مقامات وزارت خارجه ایران اگر براساس مصالح ملی و با توجه به شرایط دو کشور و شهروندان ایرانی - افغانستانی، تصمیم گرفته اند با طالبان ارتباط داشته باشند و سفارت افغانستان را هم تحویل نماینده طالبان دهند دلیل نمیشود این نماینده در نشستهای رسمی سفرا با رئیس جمهوری حاضر باشد. این موضوع بیش از پیش دهن کجی به تصمیمات سیاسی وزارت خارجه و دولت ایران است.
افطاری سیاسی رئیسی
باید میان سفیری که از سوی دولت به رسمیت شناخته شده اعزام شده و اعتبارنامه خود را تسلیم میکند با نماینده دولت طالبان که هنوز آن را به رسمیت نشناخته ایم فرق باشد و این فرق را وزارت خارجه و دولت ایران باید اعمال کنند.
همانطور که در دیدارهای وزیر خارجه ایران با وزیر خارجه طالبان (امارت اسلامی)، پرچم طالبان روی میز قرار نگرفت؛ همانطور که در میدان ولیعصر تهران بابت نمایش پرچم طالبان عذرخواهی شد و پرچم جمهوریت جایگزین شد؛ همانطور که وزارت خارجه ایران از عنوان دولت طالبان یعنی "امارت اسلامی افغانستان" استفاده نمیکند و به جای آن، عنوان " دولت سرپرستی موقت افغانستان " را به کار میبرد؛ همانطور که هنوز اجازه داده نشده در تابلوی سفارت افغانستان در تهران، نام دولت طالبان (امارت اسلامی افغانستان) هک شود؛ همانطور که هنوز اجازه داده نشده پرچم طالبان بر فراز ساختمان سفارت افغانستان در تهران نصب شود ... پس اجازه حضور نماینده طالبان در مراسم رسمی رئیس جمهور ایران را هم نباید داد.
پس فعلا و تا به رسمیت شناختن دولت طالبان در افغانستان، حد و مرزهای حقوقی و تشریفات را رعایت کنیم و نماینده طالبان که در مقام سفیر و دیپلمات نیست را به مراسم هایی، چون نشست و دیدار رسمی با رئیس جمهوری دعوت نکنیم و راه ندهیم تا حداقل او متوجه باشد در جایگاه نماینده دولتی است که به رسمیت شناخته نمیشود؛ حداقل بداند اگر سفارت افغانستان در تهران در اختیار اوست به معنی پذیرش طالبان به عنوان یک دولت در تهران نیست. آن هم دولتی که جنگ علیه زنان و دختران خود را آغاز کرده است.