به گزارش نبض بازار، رضا پهلوی، پسر محمدرضایی است که حداقل در ظاهر به حرم رضا میرفت و میخواست خود را مقید به تشیع معرفی کند.
این چند روز که خبر سفر رضا پهلوی به اسرائیل منتشر شده از براندازها گرفته تا مقامات صهیونیستی همه در حال تمسخر این سفر هستند. حتی پوشش رسانه ای، سطح تشریفات وعکسهایی که از این سفر منتشر میشود خود دستمایه طنزپردازی خیلیها شده است. درواقع دیدارهای غیر رسمی در مکانهایی نامتعارف، بدون تشریفات معمول، بدون نشان و پرچم همگی نشان دهنده جدی نبودن و رسانهای بودن حضور پهلوی در سرزمینهای اشغالی است.
جالب این جاست حتی طرف اسرائیلی نیز با انتشارتصاویری از زبان بدن طرف ایرانی شامل بدن قوز کرده، دست و پاهای باز و هیجان زده و... میخواهد نشان دهد که صهیونیستها برای تحقیر ایران حتی از دشمن جمهوری اسلامی هم استفاده ابزاری میکنند و به آن کسی که آمده به آنها تکیه کند هم رحم نمیکنند
«منشه امیر» مدیر رادیو اسرائیل میگوید:اصولا وقتی شخصیت بزرگی! وارد فرودگاه شود او را به سالن «ویآیپی» منتقل و سپس از دری مجزا منتقل میکنند، اما آن چه باعث شگفتی شد این بود که این اتفاقات روی نداد. برای رضا پهلوی فرش قرمز هم پهن نشد. کنفرانس مطبوعاتی نیز ترتیب داده نشد.
«دانیل شک» سفیر اسبق اسرائیل در فرانسه نیز گفت: «باید در باره این سفر صادق باشیم؛ او فقط یک یادگاری از گذشتههای دور است، واقعا نمیدانم که دستاورد اسرائیل از این سفر چیست؟!»
توافق ایران و عربستان، ضربهای جدی بر پیکره اپوزیسیون وارد و آنها را دچار به همریختگی و شلختگی در راهبرد کرد. این توافق در واقع اپوزیسیون را وادار کرد که برای تمنیات و حمایتهای خودشان، به سمت پدرخواندههای اصلی بروند. به نظر میرسد رضا پهلوی هم به واسطه مشاوران ناآگاه به مسائل داخلی ایران، به این سو رفته که با دشمنان ایران، دوستی کند.
گرچه شرطبندی پهلوی روی یک اسب باخته در اسرائیل خیلی سریع نتایج خود را نشان داده و موج نفرت و جدایی حتی در میان طرفداران وی ایجاد شده است. این سفر در حالی در زمانه اختلافات بایدن و نتانیاهو انجام شده که صف عادیسازی و ارتقای روابط کشورهای منطقه با تهران تشکیل شده است.
افزون بر این اگرچه اسرائیل در سالهای اخیر با برنامههای فرهنگی همچون راهاندازی صفحه «اسرائیل به فارسی» در شبکههای اجتماعی و همچنین ساخت سریال تلاش کرده تصویر خود در ذهن ایرانیان را بازسازی کند، اما واقعیت این است که تقریبا عموم مردم ایران نگاه مثبتی به اسرائیل ندارند.
حالا چه شده است که رضا پهلوی بر خلاف پدرش که حداقل در ظاهر به مذهب شیعه پایبند بود وحتی به حرم رضوی میآمد، این گونه به دیوار براق یهودیان متوسل شده است؟ شاید درک رضا پهلوی این است که با سفر به اسرائیل و کسب حمایت این رژیم میتواند زمینهساز حمله خارجی علیه ایران شود، غافل از این که اسرائیل در درون خود شاهد بحران بزرگی است و سران این رژیم تاکنون بارها درباره خطر گسست وفروپاشی آن هشدار دادهاند.