به گزارش نبض بازار، فرزاد حاتمی، مهاجمی است که از استقلال به پرسپولیس رفت اما حالا میگوید از این کارش پشیمان است و مشاوره اشتباهی گرفته است.
وی می گوید: چه در قرمز باشی چه در آبی، فرقی نمیکند. هر دو طرفدار زیاد دارند و تیمهای با اصالت ایران هستند و تیمهای خوبی به شمار میروند اما اعتقاد من این است که نباید از یکی از این دو تیم وقتی در آن بازی کردید به تیم رقیب بروید، چه مستقیم و چه غیرمستقیم. من خودم غیرمستقیم به پرسپولیس رفتم اما نباید غیرمستقیم هم رفت و به هر شکلی این کار به هیچ عنوان توجیه ندارد. نصیحتم به جوانهای فوتبالیست این است که هرگز این کار را نکنند.
سرانجام فرزاد حاتمی هم از میادین خداحافظی کرد تا یکی دیگر از مارکوپولوهای فوتبال ایران سرانجام از میادین ورزشی دل کنده باشد. بازیکنی که سابقه بازی در ۱۷ تیم باشگاهی داخلی و خارجی را در کارنامه دارد و در تیمهای بزرگی مثل استقلال، پرسپولیس، سپاهان و تراکتور بازی کرده است. خودش البته اعتقاد دارد ثبات امر مهمتری در سرنوشت فوتبالی یک بازیکن به شمار رفته و تغییرات پیاپی نمیتواند کمکحال بازیکنان باشد.
چطور شد تصمیم به خداحافظی از میادین گرفتی؟
از اول فصل میخواستم خداحافظی کنم اما به خاطر وضعیتی که وجود داشت یک مقدار این تصمیم را به تعویق انداختم تا اینکه در جریان دیدار پیشکسوتان و بازیکنان سابق استقلال من را سورپرایز کردند و وقتی هم که دوربین ما را شکار کرد مجبور شدم تصمیمم را اعلام کنم.
آخرین تیمت سایپا بود؟
بله درست است. ۱۰ دقیقه برای این تیم در ابتدای فصل گذشته بازی کردم که دوقلوی پایم پاره شده و مدت زمان زیادی طول کشید که دوباره به میادین برگردم. در این مدت من و روانخواه با هم نمیساختیم اما با آمدن حمید درخشان چند دیدار دیگر هم برای ساپیا بازی کردم و چند پاس گل هم دادم و درنهایت هم امسال دیگر با تیمی قرارداد نبستم. من از اول فصل میخواستم خداحافظی کنم که دیگر به این روزهای اخیر موکول شد.
۲۰ سال دوران بازیات چطور گذشت؟
عین برق و باد! بالاخره فوتبال است. پستی و بلندی و روزهای خوب و بد دارد. من هم بهعنوان یک فوتبالیست همه این روزها را دیدهام و باید با همه آنها کنار بیاییم. در روز خوب باید مغرور نشویم و در روزهای بد ناامید نشویم. من همه این روزها را داشتم و هرگز در روز اوج برای کسی کری نخواندم و در روزهای بد هم هرگز نومید نشدم و سعی کردم همان آدم قبلی باشم.
در این فوتبال به حقت رسیدی؟
خیر چون خودم نخواستم برسم! اینطور نبود که کسی نخواهد من به حقم نرسم! من هرچقدر در مستطیل سبز قوی بودم اما خارج از آن اصلا قوی نبودم. اگر ۵۰ درصد در بیرون از زمین مثل داخل زمین قوی بودم مطمئن باشید الان وضعیتم متفاوت بود و کارنامه قویتری هم از من به ثبت میرسید. توانایی آن را داشتم اما بالاخره گذشته و حسرت آن را نمیخورم و سعی میکنم در دوران مربیگری دوران بازیگری را جبران کنم.
خودت را الان استقلالی میدانی یا پرسپولیسی؟
چه در قرمز باشی چه در آبی، فرقی نمیکند. هر دو طرفدار زیاد دارند و تیمهای با اصالت ایران هستند و تیمهای خوبی به شمار میروند اما اعتقاد من این است که نباید از یکی از این دو تیم وقتی در آن بازی کردید به تیم رقیب بروید، چه مستقیم و چه غیرمستقیم. من خودم غیرمستقیم به پرسپولیس رفتم اما نباید غیرمستقیم هم رفت و به هر شکلی این کار به هیچ عنوان توجیه ندارد. نصیحتم به جوانهای فوتبالیست این است که هرگز این کار را نکنند.
تو پشیمان شدی؟
بله پشیمان شدم و اگر برعکس هم بود پشیمان بودم و ربطی ندارد اول در کدام تیم بازی کرده باشی بلکه در هر کدام بودی نباید به تیم دیگری بروی. نباید اصلا چنین کاری را انجام داد چون به نظرم اصلا کار پسندیدهای نیست. من هم در زمانی این کار را کردم که جوان بودیم و بدون مشاوره این کار را کردم. اگر از چند پیشکسوت مشاوره میگرفتم شاید هرگز لباس پرسپولیس را نمیپوشیدم.
حالا بالاخره آبی هستی یا قرمز؟
به نظرم در هر تیمی اول بازی کردی باید خودت را طرفدار آن تیم بدانی.
بهترین سال فوتبالیات در کدام تیم بود؟
درست است با استقلال قهرمان ایران شدم اما سالهای خوبم در تبریز بود و هرگز مردم تبریز و هواداران تراکتور را از یاد نخواهم برد. من به این تیم عرق خاصی دارم و خودم را تراکتوری میدانم. در هر صورت چند سال در تبریز بودم و کاپیتان هم شدم. اما با استقلال هم روزهای خوبی داشتم.
حساسترین گلی که زدی؟
گلی که در نیمهنهایی جام حذفی به سپاهان زدم. ما ده نفره شده بودیم و یک بر صفر عقب بودیم و من گل مساوی را در ورزشگاه آزادی زدم هرچند در این بازی در ضربات پنالتی باختیم و من هم پنالتیام را خراب کردم.
در کدام مقطع دلت در این فوتبال شکست و احساس میکنی حقت را خوردند؟
جایی حقم را نخوردند ولی در زمانی که در پرسپولیس بودم با وجود آن که آمادگی خوبی داشتم و بدنم خیلی خوب بود اما با تشخیص علی آقا دایی آنطور که باید در این تیم به کار گرفته نشدم. در هرصورت دایی من را بازی نداد آن هم فدای سرش. در ادامه هم از تیم ملی خط خوردم و از شرایط آرمانی دور شدم و مجبور شدم از این تیم به لیگ یک بروم. تجربه خیلی تلخی بود چون حقم بود بازی کنم اما بازی نکردم.
تو در تغییر تیم رکورددار هستی یا قاضی و زنیدپور؟ کدام یک مارکوپولو هستید؟
سیدصالحی را فراموش کردید. همه ما تیمهای زیادی را تغییر دادیم و کل ایران را به نوعی چرخیدیم. بالاخره این موضوع هم میتواند جالب باشد اما این موضوع را به جوانها پیشنهاد نمیکنم و پیشنهاد میکنم ثبات داشته باشند.
تیم قبله آذربایجان داستانش چیست؟
اسم این تیم قبله نیست بلکه افسیقَبَله هست. شهری توریستی در آذربایجان است که یک شهر قوی از لحاظ توریستی به شمار میرود و اتفاقا ورزشگاهی که در این شهر بنا شد توسط پیمانکار منچسترسیتی ساخته شده و استادیوم بسیار مجهزی است. آن زمان پول خوبی میدادند. اتفاقا در آن سال به تیم ملی آذربایجان هم دعوت شدم که به خاطر عرق به وطنم این پیشنهاد را نپذیرفتم.