به گزارش نبض بازار، مفهوم شاخص فلاکت اولین بار در دهه هفتاد میلادی توسط Arthur Okun، با مطرح شدن اصطلاح رکود تورمی که به تجربه همزمان تورم و بیکاری گفته میشود، به وجود آمد. به عقیده برخی اقتصاددانان، این شاخص میتواند نشاندهنده میزان سختی که افراد جامعه تجربه میکنند، باشد.
از آنجاییکه شاخص فلاکت به نحوی وضعیت اقتصادی یک کشور را نشان میدهد، میتوان با توجه به آن تصمیمهای اقتصادی نظیر سرمایهگذاری را جهت داد.
یکی از شاخصهایی که با توجه به آن، وضعیت یک اقتصاد را برآورد میکنند، شاخص فلاکت است که در ادامه نحوه محاسبه و تحلیل آن را بررسی میکنیم.
نحوه محاسبه و تحلیل شاخص فلاکت
از آنجاییکه بیکاری و تورم هر دو کاهنده رفاه افراد در اقتصاد هستند، ارزش مجموع این شاخصها میتواند میزان شاخص فلاکت را به ما نشان دهد. با این حال عدهای بهتازگی، مقدار نرخ بهره مصوب بانکی را نیز در محاسبه این شاخص در نظر میگیرند و با فرمول زیر به برآورد دقیقتر شاخص فلاکت میپردازند:
تغییرات در تولید ناخالص داخلی (GDP) – نرخ تورم + نرخ بیکاری = شاخص فلاکت
طبیعتا هر چه عدد شاخص فلاکت بزرگتر باشد، میانگین افراد جامعه سختی بیشتری را تحمل میکنند و برعکس. در اقتصادهای سالم، این عدد باید بین ۶ تا ۷ درصد باشد و نرخ ایدهآل رشد نیز ۲ تا ۳ درصد است. رسیدن به چنین اعدادی بدین معنی است که نرخ بیکاری باید بین ۴ تا ۵ درصد باشد؛ اما از طرفی اگر نرخ بیکاری پایینتر از مقداری مشخص باشد، شرکتها نمیتوانند به افراد ماهر برای رسیدن به تولید بهینه دست پیدا کنند.
عوامل تاثیرگذار بر شاخص فلاکت
شاخص فلاکت میتواند از همه شاخصهایی که در محاسبهاش دخیل هستند، یعنی نرخ بهره، نرخ بیکاری و نرخ تورم تاثیر پذیرد و روی آنها نیز تاثیر بگذارد. برای مثال، بازدهی صندوقهای سرمایهگذاری مانند صندوق درآمد ثابت و بازدهی اوراق بهادار بانکی میتوانند تا حدی وضعیت تورم و نرخ بهره و در نهایت وضعیت کلی اقتصاد را در خود منعکس کنند؛ چرا که جزء داراییهای وابسته به نرخ بهره هستند. در چنین شرایطی، دریافت مشاوره سرمایه گذاری و انجام معاملات آگاهانه میتواند تاثیر مثبتی بر کم کردن تورم و به تبع آن کم شدن ارزش شاخص فلاکت داشته باشد.
اثر نرخ بیکاری و تورم بر یکدیگر
همانطور که پیشتر اشاره شد، شاخص فلاکت از دو بخش اصلی نرخ بیکاری و نرخ تورم تشکیل شده است. در اینجا منظور از بیکاری، نسبت افراد بزرگسالی که فعالانه به دنبال شغل هستند، به کل نیروی کار یک کشور است و تورم هم نرخیاست که در آن پول قدرت خرید خود را بخاطر بالا رفتن سطح قیمتهای از دست میدهد.
در اکثر موارد نرخ بهره با نرخ بیکاری رابطه معکوس دارد؛ به این معنی که در صورت پایین آمدن نرخ تورم، نرخ بیکاری افزایش مییابد. به بیانی دیگر، وقتی تعداد بیشتری از افراد استخدام میشوند، قیمتها رشد میکنند و برعکس. نکته جالب در اینجا ضریب هر کدام از این متغیرها در میزان عدم رضایت مردم است؛ طبق تحقیقی که سال ۲۰۰۱ روی بخش وسیعی از آمریکا و اروپا انجام شده، بیکاری نقش بیشتری در عدم خوشحالی افراد نسبت به تورم ایفا میکند. به این معنی که هر یک درصد افزایش نرخ بیکاری را میتوان معادل ۱.۷ درصد افزایش تورم دانست.
شاخص فلاکت کلاسهای دارایی (بازگشت سرمایه)
شاخص فلاکت علاوه بر اقتصاد یک کشور، برای برخی کلاسهای دارایی هم محاسبه میشود. برای مثال بیتکوین نیز دارای شاخص فلاکت است که آن را به اختصار BMI یا Bitcoin Misery Index مینامند. شاخص فلاکت بیتکوین را اولین بار «تام لی» در سال ۲۰۱۸ مطرح کرد و از طریق پرایس اکشن به ارزشی بین ۰ تا ۱۰۰ رسید و ارزش به دست آمده را سیگنالی برای خرید یا فروش در نظر گرفت. اگر عدد بهدست آمده از نوسانات، با در نظر گرفتن نسبت معاملات موفق به کل معاملات پایینتر از ۲۷ باشد، به معنای شرایط سختی یا Misery در بازار و مساعد برای خرید است. همچنین هرگاه این عدد بالای ۶۷ باشد، نشانهای از خوشحال بودن بازار، احتمال سقوط قیمتها و در نتیجه سیگنالی برای زمان فروش است.
شاخص فلاکت و بازده سرمایهگذاری
طبق یافتههای محققین، شرایط نامطلوب اقتصادی یا به عبارتی نمره بالای شاخص فلاکت، باعث کاهش ریسکپذیری افراد و تمایل آنها به سرمایهگذاری در بانک، خرید اوراق درآمد ثابت بانکی و صندوقهای سرمایه گذاری بهخصوص صندوق درآمد ثابت میشود. با این تحلیل میتوانیم ببینیم که به هنگام پایین بودن این شاخص نیز، بازده صندوقهای سهامی و داراییهای پر ریسکتر افزایش خواهد یافت. بهعبارتی میتوان گفت شاخص فلاکت به نحوی امید مصرفکنندگان به آینده اقتصادی کشور را نیز منعکس میکند که خود این مسئله میتواند چشماندازی از بازدهی گزینههای مختلف سرمایهگذاری به ما بدهد.
شاخص بدبختی هانکه ۲۰۲۰ اقدام به دستهبندی بدترین کشورهای جهان برای زندگی کرده است که ایران نیز در این فهرست قرار دارد.