به گزارش نبض بازار، امروز سالگرد اعدام مهین قدیری است زنی که سال ۸۷ این زن ۶ نفر را کشت، اولین نفر به گفته خودش برای دفاع از هتک حرمت، اما باقی قتلها با انگیزه اقتصادی بود.
مهین قدیری، نام نخستین زن قاتل سریالی در ایران است که در سن ۳۲ سالگی مرتکب ۶ قتل در قزوین شد. پاییز سال ۸۷ دستگیری مهین قدیری پرده از راز جنایت هولناک شش قتل برداشت و رسیدگی به پرونده قتل سریالی قزوین در دستور کار قضایی قرار گرفت.
امروز سالگرد اعدام مهین قدیری است. او در ۲۹ آذر ماه سال ۱۳۸۹ در قزوین اعدام شد. مهین قدیری اولین قاتل سریالی زن در ایران است که پس از قتل ۵ زن و یک مرد در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ دستگیر شد.
با گذشت ۱۳ سال از قتلهای سریالی مهین قدیری سراغ دخترش رفتیم، اما دختر مهین به هیچ عنوان حاضر به مصاحبه نشد... حالا به مناسبت روز اعدام مهین قدیری به زندگی او و قتلهای سریالی که مرتکب شده است، اشارهای میشود.
مهین قدیری، نام نخستین زن قاتل سریالی در ایران است که در سن ۳۲ سالگی مرتکب ۶ قتل در قزوین شد. پاییز سال ۸۷ دستگیری مهین قدیری پرده از راز جنایت هولناک شش قتل برداشت و رسیدگی به پرونده قتل سریالی قزوین در دستور کار قضایی قرار گرفت.
مهین در دهه سوم زندگیاش با داشتن دو دختر که یکی از آنها معلول بود و با وجود همسری معتاد، با مسائل مختلفی روبهرو بود که در مقابل آنها خود را تنها میدید. او بدهکاری زیادی داشت و چند فقره چک در دست طلبکاران بهجا گذاشته بود.
به گفته خودش فردی او را فریب داده بود که با این چکها برای او وام هنگفت خواهد گرفت و شرایط زندگی مهین را تغییر خواهد داد، اما وعدهها که عملی نشد و مبالغ به دست طلبکارانی افتاد که امان مهین را بریده بودند.
همچنین مادرش سهمالارثش را نمیداد، خانواده همسرش کمک چندانی به او نمیکردند و افراد خیری هم که میشناخت، درخواست او را رد کرده بودند. او مدتی پیش از این هم به خاطر مرگ صاحبخانهاش مظنون شناخته میشود، اما به راحتی توانسته بود از چنگ قانون رهایی پیدا کند؛ بنابراین راه کشتن و فرار کردن را یاد گرفته بود و درنهایت قتل با انگیزه مالی را در پیش گرفت.
مهین در اولین اعترافات خود تنها ارتکاب سه قتل را برعهده گرفت، اما به مرور زمان و با بازجوییهای بیشتر، هر شش قتل را پذیرفت و با درخواست ماموران مربوطه صحنه تمامی آنها را بازسازی میکند.
اولین قربانی را در یک آزمایشگاه دیده بود و به بهانه رساندن او به خانه، زن را سوار بر ماشین کرده و با یک لیوان آبمیوه مسموم او را بیهوش میکند. سپس او را به بیابان برده بعد از برداشتن طلاهای زن، او را با روسری خودش خفه کرده و در بیابان رها میکند.
این الگو روش کار مهین بود و دیگر قربانیان هم با این روش به قتل میرساند. فقط گاهی از ابزار متفاوت مانند پلاستیک و چسب استفاده کرده بود. در این میان او حتی به خاله شوهرش نیز رحم نکرد و زن را در ساعات ابتدایی صبح، کنار سفره صبحانه به قتل میرساند. طبق گفتههای مهین قدیری در آخرین دادگاه، این اتفاقات ماحصل رفتار آدمهای اطراف او بود.
اگر یک یا دو نفر از این افراد به او کمک میکردند، شاید مهین پا به این راه نمیگذاشت و برای تامین مبالغ بدهی، دست به قتل شش انسان نمیزد. البته او در اعترافات بعدی، دلیل کشتن صاحبخانه را دفاع از خود در برابر تجاوز او عنوان کرد و در پاسخ به سوال مامور پلیس که از او پرسیده بود؛ چرا داد و بیداد نکردی؟ جواب داده بود که چی بشه! همه فکر میکردند مقصر منم.
اولین قتل مهین دو شاهد موتورسوار داشت. دو نفری که رنو قدیمی او را شناخته بودند، اما رنگ دقیق آن را به خاطر نداشتند. همین موضوع باعث شده بود تا پلیس دستور پیگیری ۲۷ هزار خودروی رنو را صادر کند و به دنبال فرد مذکور باشد، اما کسی باور نمیکرد دو دست زنانه پشت این ماجرا باشد.
در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ زنی با توجه به روایتهایی که شنیده بود، آبمیوه را از دست مهین قبول نمیکند و با رها شدن از دست او، مستقیم به پلیس مراجعه میکند. بعد از چهرهنگاری چیزی حدود ۸۰ درصد از چهره مهین شناسایی شد و پلیس پس از پیگیریهای لازم مجرم را در خانه خودش دستگیر کرد. بعدها با مطابقت دادن ردپای او روی مقنعه یکی از قربانیان و پیدا کردن رد خون در ماشین، مستندات پرونده کامل میشود.
اولین دادگاه کیفری برای رسیدگی به پرونده مهین قدیری با حضور اولیای دم، چهار مستشار و معاون دادستان برگزار شد. معاون دادستان کیفرخواست متهمه را قرائت کرد و با توجه به اعترافات، مدارک و مستندات به دست آمده، خواستار قصاص برای او شده بود.
البته شخص متهم پس از دو ساعت و نیم در جلسه حاضر شد و همسر او که به گمان برخی از افراد با مهین همدست بود در جلسه حضور نداشت. مهین درحالی وارد دادگاه شد که صورت خود را با چادر پوشانده و این کار او باعث اعتراض اولیای دم شده بود، بنابراین با استناد به حرف قاضی، قدیری برای اولینبار صورت خود را به خبرنگاران و شاکیان پرونده نشان میدهد.
در جریان تحقیقات مشخص شده بود که برخی افراد در تهیه داروهای خوابآور، ساخت مهر و فاکتور جعلی برای فروش طلاها و مسائلی از این دست با قدیری همکاری داشتهاند که هر کدام برمبنای قوانین کیفری مجازات خود را متحمل شدند.
در جریان دادگاه مهین قدیری به سوالات متعددی پاسخ داد و اذعان داشت که هیچ همدستی به صورت مستقیم نداشته است. البته برخی از اولیای دم این حرف را قبول نکردند و تا روز اعدام در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۸۹ معتقد بودند که دادگاه باید ماجرای همدستی فرد دیگر در این قتلها را پیگیری کند. در جریان دادگاه مهین که حدود ۴ ساعت طول کشیده بود، ۲۲ نفر به عنوان شاکی و ۱۱ نفر به عنوان متهم شناخته شدند.
باتوجه به مشخص بودن جرایم و قبول مهین قدیری، حکم اعدام او از سمت دادگاه کیفری اعلام شد و پس از اخذ وصیتنامه او، در تاریخ اعلام شده به دار آویخته شد. مهین قدیری با استناد مواد بند الف ماده ۲۰۶، ۲۱۹، ۲۶۴، ۶۶۱، ۶۶۷ و ۴۷ قانون مجازات اسلامی تنها متهم این پرونده بود که با حکم صریح اعدام روبهرو شد. همچنین در حکم او ۲۴ ماه حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی و ۷۴ ضربه شلاق تعزیری با اتهام سرقتهای متعدد وجود داشت.
همسر قدیری نیز که طبق اعترافات، با اصرار مهین در لباس یک مامور شهرداری جسد صاحبخانه را در سال ۱۳۸۵ به محلی مخفی در کانال آب جابهجا کرده بود با اتهام کمک به مجرم برای خلاصی از محاکمه و مجازات، با استناد ماده ۵۵۴ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) به مدت سه سال حبس تعزیری (با احتساب ایام بازداشت قبلی) محکوم شده بود.
همچنین افراد دیگری که در این پرونده به صورت غیرمستقیم با قدیری همکاری داشتند به چند سال حبس تعزیری (نوعی حبس تادیبی است و اجرا میشود) و تحمل ضربات شلاق محکوم شدند.
پاییز سال ۸۷ دستگیری مهین قدیری پرده از راز جنایت هولناک شش قتل برداشت و رسیدگی به پرونده قتل سریالی قزوین در دستور کار قضایی قرار گرفت.مهین که در زمان وقوع قتلها ۳۲ سال داشت، طعمههای خود را از میان پیرزنانی که در اماکن زیارتی حضور داشتند، انتخاب میکرد و به بهانه رساندن آنها به مقصد؛ قربانیان را سوار خودروی رنو ۵ کرم رنگ خود میکرد. سپس با خوراندن آبمیوه مسموم آنها را بیهوش میکرد و پس از خفه کردن قربانیان، اموال و طلاهایشان را سرقت کرده و اجساد را در حاشیه شهر رها میکرد. او بعد از دستگیری انگیزه خود را از این قتلها فقر و بیماری فرزندش عنوان کرده بود.
مهین قدیری پنج زن میانسال و یک مرد بودند و اولین کسی که مهین قدیری او را به قتل رساند مرد صاحب خانه بود.
مهین قدیری پاییز ۸۹ به دار مجازات آویخته شد و به این ترتیب مهر پایان به این پرونده خورد.
حالا با گذشت چهارده سال از وقوع این قتلهای سریالی هولناک، مهدی ابراهیمی سردبیر رکنا که در آن زمان خبرنگار این پرونده بود، به بهانه انتشار مستند مهین، ناگفتههای این پرونده را بازخوانی میکند.
مهین قدیری قبل از ارتکاب به پنج فقره قتل زنان مسن قزوینی، در ابتدا پیرمرد صاحبخانه خود را به قتل رسانده بود. بعد از قتل صاحبخانه مهین به عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد، اما با فرار از اعتراف توانست از دست قانون رهایی پیدا کند و این بار با بازگشت به بدنه جامعه مرتکب پنج فقره قتل دیگر شد.
یک خبرنگار گفت:"در زمان وقوع این قتل، خبرنگار این خبر بودم و با اعزام به قزوین تحقیقاتی آغاز کردم. اما نسبت به این خبر بایکوت خبری وجود داشت که این حالت تا روز اعدام هم ادامه داشت.»
وی در ادامه گفت: «اگر تحقیقات در این پرونده درست انجام میشد شاید تعداد این جنایتها به شش قتل نمیرسید؛ و خانوادههایی که الان داغدار از دست دادن عزیزشان هستند، میتوانستند هنوز هم در کنار عزیز خود زندگی کنند. ناگفتههای این پرونده نشان میدهد که از منظر پلیسی و قضایی اگر اقداماتی خاص انجام میشد، حالا شمار این قتلها به شش قتل نمیرسید.»
این خبرنگار با اشاره به اولین قتلی که مهین قدیری مرتکب شد، اینطور توضیح داد: «مهین قدیری قبل از ارتکاب به قتلهای زنجیره ای، پیرمرد صاحب خانه خود را کشته بود. او روز حادثه قتل پیرمرد با وی به بانک رفته بود و فرم بانک را با دستخط خود پر کرده بود. بعد به خانه برگشته بود و در درگیری با پیرمرد او را به قتل رسانده بود. مهین انگیزه خود را از قتل پیرمرد انگیزه ناموسی مطرح کرده و گفته بود صاحبخانه به او نظر داشت و میگفت از شوهرت طلاق بگیر تا با هم در کرج زندگی کنیم؛ که البته صحت ادعای مهین محرز نیست.
مهین بعد از قتل موضوع را به همسرش گفت و تنها قتلی که شوهر مهین از آن با خبر بود همین قتل بود. مهین به همسرش گفته بود صاحبخانه به من نظر داشت و شوهرش در جا به جایی جسد در کانال آب کمک کرده بود. مهین با ماشینی که در صندوق عقب آن جسد پیرمرد وجود داشت، دنبال دخترش از مدرسه رفته بود. به خانه دوستش هم سری زده بود و برایشان شیرینی خریده بود. سپس جسد را به کانال آب انداخته بود که چند روز بعد زیر پل جسد کشف شد. مهین از گاو صندوق خانه پیرمرد مبلغی پول هم سرقت کرده بود.
مهین بعدها در اعترافات خود گفته بود فراموش کردم عینک صاحبخانه را از خانه بردارم، چون او بدون عینک بیرون نمیرفت. حال سوال این است که چرا ماموران پلیس به وجود عینک در خانه دقت نکردند که نشان میداد صاحب خانه در خانه اش به قتل رسیده بود؛ و همچنین چرا دقت نکردند همان روز صبح مهین با پیرمرد به بانک رفته بود؟ مهین رد آن زمان با خودروی پراید خود در آموزشگاه رانندگی کار میکرد و درست چند روز بعد از حادثه خودروی او چپ کرده بود و مبلغ ۲ میلیون تومان برای ماشینش هزینه کرده بود که همه این نکات قابل تامل بودند.»
یکی از مقتولان خاله شوهر مهین بود
مهین بعد از به قتل رساندن پیرمرد صاحبخانه خاله شوهر خود را در خانه وی به قتل رساند؛ و این دومین قتل زنی بود که مهین مرتکب شد. سردبیر رکنا در توضیح این قتل گفت: «بعد از پیدا شدن جسد خاله شوهر مهین در خانه اش، با توجه به اینکه آثار شکستگی قفل روی درب منزل مقتول دیده نمیشد، مشخص بود که قاتل با مقتول آشنا بوده است و ماموران میتوانستند به راحتی با تحقیق در مورد اقوام نزدیک مقتول سرنخی از مهین پیدا کنند که شوهرش خواهرزاده مقتول بود و اعتیاد شدید داشت.
همین میتوانست حساسیت را برای تحقیق در مورد خانواده آن مرد زیاد کند و با توجه به اینکه مهین قبلا مظنون به قتل صاحبخانه بود، بار دیگر تحت بازجویی قرار بگیرد که این کار هم نشد. حتی در قتل اولین زن مهین، دو جوان به پلیس گفته بودند دو زن را در جاده خاکی در یک رنو ۵ دیده بودند. ماموران میتوانستند با زیر نظر گرفتن خودروهای رنو ۵ که راننده آن زن بودبه راحتی به سرنخی از مهین برسند. مگر چند خودروی رنو ۵ با راننده زن در شهر قزوین وجود داشت؟ ضمن اینکه ماشین مهین به نام خودش هم بود.»
برگه جریمه مهین قدیری او را به دام انداخت
مهدی ابراهیمی با اشاره به اینکه از قتل سوم به بعد نقص دید رسانهای مسئولین باعث تکرار جرایم مهین شد اینطور توضیح داد: «از قتل سوم تا ششم شیوه کار مهین به این صورت بود که در مقبره امامزاده معروف شهر پرسه میزد و سعی میکرد پیرزنانی را که طلاجات همراه داشتند، به بهانه کمک به آنها و رساندن به مقصد، سوار خودروی خود کند. در این مرحله ضعف دیدگاه رسانهای مسئولین سبب تکرار جرم شد. چرا که باید با اطلاع رسانی مردم را آگاه میکردند.
تا پیرزنان به هوش باشند که طلاهای خود را نمایش ندهند یا سوار خودروی غریبه نشوند. بالاخره یکی از پیرزنان که بعد از رسانهای شدن قتل سریالی پیرزنان از ترس مسمومیت، از خوردن آبمیوه مرگبار امتناع کرده بود، توانست از چنگ مهین فرار کند. او مشخصات مهین قدیری و خودروی او را ماموران اطلاع داد. در این مرحله پلیس با ساخت این فرضیه که قاتل، قربانیان را در مقبره امامزاده شکار میکند اقدام به نصب دوربین در محل مقبره امامزاده کرد.
یک روز یکی از مسئولین برای رسیدگی به عملکرد دوربین به مقبره رفت و وقتی برگشت متوجه شد خودروی او جریمه شده است؛ بنابراین احتمال داد که مهین هم در رفت و آمد به این مکان شاید یک بار جریمه شده باشد. بررسی این موضوع سبب شناسایی خودرو مهین و به دام افتادن او شد.»
از زندگی مهین، یک مستند به نام مهین و یک فیلم سینمایی به نام طلاخون با بازی شهاب حسینی ساخته شده است.