به گزارش نبض بازار: جریان سلطه همواره برای پیشبرد اهداف خود نیاز به فریب افکار عمومی و راهاندازی جنگ تبلیغاتی برای تکمیل جنگ ترکیبی علیه دشمنانش دارد. پیاده نظام این جنگ، با اقدامات تبلیغاتی خصمانه، معمولا انسانهای موجهی هستند که در قالب موسسات فکری و با گفتمانی در زرورق بسط آزادی و حقوق بشر فعالیت میکنند.
جنگطلبی با اشکهایی از جنس سرب
برای مثال، زینب السویج، دختری عراقی که به آمریکا مهاجرت کرد، همواره با نام رسیدن به آزادی در افکار عمومی از اقدامات نظامی آمریکا در عراق حمایت میکرد و آن حملات را راهی برای رسیدن به آزادی عنوان میکرد. او در عراق متولد شده بود و بعدا به آمریکا رفت و به عنوان یک دختر عراقی مسیر رسانهای آمریکا برای اقدامی نظامی را هموار کرد. این حامی جنگ، در آمریکا سازمانی برای ارتقاء حقوق بشر تاسیس کرد.
زینب السویج
زینب السویج در کنار جرج بوش
یا در مثالی دیگر، شبکه CNN در ۱۹۹۰ با انتشار فیلمی از شهادت دادن زنی به نام "نیره" مدعی شد که سربازان عراقی در کویت، نوزادان نارس را از محفظهها بیرون آورده و میکُشند. عفو بینالملل، دیدهبان حقوق بشر و دیگران این داستان را تایید کردند.
پس از آن رسانهها به صحبت درباره "جنایت علیه بشریت" پرداختند و نیاز به اقدام فوری برای نجات بیگناهان را تکرار میکردند. جورج بوش پدر نیز با اعلام اعزام نیرو به خلیج فارس و بمباران عراق ادعا کرد که هدف وی نجات مردم کویت بوده است. با این وجود پس از پایان جنگ ۱۹۹۱ روشن شد که تمام قصه دروغ بوده است. آن زن "نیره الصباح " دختر سفیر کویت در ایالات متحده آمریکا بود.
نیره الصباح
طبق بیانیه تبیینی دو نهاد اطلاعاتی ایران، سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در پوشش فعالیتهای حقوق بشری و ترویج دموکراسی، با اختصاص میلیاردها دلار بودجه در سال تلاش کردند عناصر مستعد را شناسایی و به شبکههای همسو و غربگرا متصل نمایند.
هنر در خدمت جنگطلبان
بعضی از عاملین این شبکه، از چهره موجه خود استفاده میکنند تا در تصمیمسازی در نهادهای بینالمللی به آمرین جنگطلب خود کمک کنند.
نازنین بنیادی یکی از همین ابزارهای تصمیمسازی است. او که از سیاهلشگری در کلیپهای لسآنجلسی کار خود را آغاز کرد، امروز به لطف امثال هاروی واینستین، در سطح هالیوود مشغول به حرفه بازیگری است.
بنیادی به همراه دو فرد ضد ایرانی دیگر (شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور ایران) در نشستی که به درخواست آمریکا و آلبانی در شورای امنیت سازمان ملل تشکیل شد، شرکت کرد.
لیبی، مقصود جنگطلبان برای ایران
این عاملین شبکه تحریمسازی و جنگطلب، با ادبیاتی که یک دهه قبل از همین شورا، برای اقدام نظامی علیه لیبی، بازکردن پای ناتو به این کشور و حمایت از جنگ داخلی در لیبی تکرار شده بود، به عنوان افراد ایرانی به بهانه اعتراضات اخیر خواستار ایجاد اجماع جهانی علیه ایران شدند.
حضورهیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا در لیبی در سال ۲۰۱۱
نازنین بنیادی در نشست شورای امنیت گفت: معتقدم آنچه مردم ایران میخواهند، ایجاد اجماع جهانی و استفاده از ظرفیت منطقهای! در برابر جنایات جمهوری اسلامی تحت قوانین بینالمللی، مخصوصا نقض حقوق بشر است.
برای درک خواستههای خانم بنیادی میتوان مروری داشت بر قطعنامههای شورای امنیت علیه لیبی. یکی از مهمترین نکات قطعنامه ۱۹۷۰ تاکید بر نظریه "مسئولیت حمایت" (Responsibility to Protect) است. این قطعنامه اشاره میکند که دولت لیبی موظف است که از شهروندان خود حمایت کند و، چون به این وظیفه خود عمل نمیکند، جامعه بین المللی مسئولیت دارد که در این موضوع وارد شود. همین قطعنامه، مبنایی حقوقی شد تا در قطعنامه ۱۹۷۳ ایجاد منطقه پرواز ممنوع در لیبی در دستور کار قرار گیرد.
حالا همین حرفها از زبان به ظاهر سلبریتیها به عنوان درخواست مردم ایران گفته میشود تا در کنار این گفتهها، همراه با گزارشهای مراکز به اصطلاح حامی حقوق بشر، زیرساخت حقوقی و مصوبات بعدی شورای امنیت علیه ایران فراهم شود و نهادهای بینالمللی با زبانی گویا از مصوبات خود در افکار عمومی دفاع کنند.
این به ظاهر سلبریتیها با روکشی از زرورق هنری، با همان ادبیات قطعنامه شورای امنیت علیه لیبی، همزمان محکوم کردن مسئولین کشور در دیوان بینالمللی کیفری را بر زبان میآورند. در قطعنامه ۱۹۷۰، شورای امنیت از دادستان دیوان بین المللی کیفری میخواهد که قضیه لیبی را پیگیری نموده و جرایمی که بعد از فوریه ۲۰۱۱ از سوی مقامات لیبیایی ارتکاب یافته را در دستور کار خود قرار داده و مقامات لیبیایی که در کشتار مردم دست داشتند را مورد پیگرد قرار دهد.
نازنین بنیادی در شورای امنیت گفت: در شرایطی که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بار دیگر از خشونت علیه معترضان استفاده میکنند، بسیار مهم است که ما این موارد نقض حقوق بشر و جنایات وحشیانه را مستند کنیم و مکانیسمهایی برای پاسخگویی مسئولین داشته باشیم. همچنین رضا پهلوی خواستار ارجاع پرونده ایران به دادگاه بینالمللی کیفری شد. در گزارش جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران به شورای امنیت سازمان بینالملل آمده است: من خواستار مکانیسم تحقیقی مستقلی هستیم که همه موارد نقض حقوق بشر از زمان قتل مهسا امینی را ثبت و پیگیری کند.
برگزیدگان ارباب
بنیادیها، عبادیها و علینژادها هیچگاه دلسوز و منتخب مردم ایران نیستند، بلکه برگزیدگان اربابشان هستند تا در نهادهای بینالمللی یا رسانه، گفتمان مورد نظر آمریکا و کشورهای اروپایی را با ادبیات حقوقی و در مجاورت کمیسیونهای حقوق بشری متصل به اتحادیه اروپا یا شورای امنیت ملل متحد تقویت کنند. برگزیدگانی که هیچگاه سطحی بالاتر از سخنگویی جریان هژمون را یدک نخواهند کشید. آنها تا جایی در این سناریو به ایفای نقش میپردازند که قطعنامه مورد نظر تصویب شود.
بنیادی یا علینژاد؛ نام مهم نیست؛ تمرکز باید بر هدفی باشد که این بازیگران صحنه بینالملل درحال به نتیجه رساندن آن هستند و راهکارهایی برای خنثیسازی آن پیدا کرد.
باید دقت کرد که همین روند ادعاهای واهی حقوقی علیه ایران در مسئله پهپادهای شاهد ۱۳۶ که به روسیه فروخته شدند در حال طی شدن است و دستگاه تبلیغاتی غرب با بزرگنمایی از اثرات این پهپاد، احتمالا سلسله اقدامات حقوقی و تحریمی علیه کشور را از سوی نهادهای بینالمللی به تصویب خواهد رساند.