به گزارش نبض بازار، در دهه اخیر دنیا آشوبهای اجتماعی زیادی را شاهد بوده است؛ اعتراضات «جلیقه زردها»، تظاهرات با شعار «جان سیاه پوستان مهم است» و بهار عربی نمونهای از آنهاست که باعث شد ادبیات جدیدی شکل بگیرد که تأثیر خود را بر همه حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نشان دهد.
آشوبها دو دسته اند، آشوبهایی که طولانی و گسترده هستند و حاکمیت را تحت تأثیر قرار میدهند و دیگری آشوبهای کوتاه مدت که در بازه زمانی کوتاه به وقوع میپیوندد و بعد از مدت اندکی تمام میشود. در ایران به غیر از سال ۱۳۸۸ تمامی آشوبها در دسته دوم قرار میگیرند.
آشوبهای طولانی و گسترده تأثیر مخرب بر بنیانهای اقتصادی کشورهای مختلف داشته است و باعث میشود به اقتصاد ضربه مهلکی وارد شود و جریان روزمرگی اقتصادی تحت تأثیر قرار بگیرد. آسیب دیدن کسب و کار، تجارت و مختل شدن نظام مالی فقط گوشهای از لطمات ناشی از ناآرامیهاست. برخی مطالعات نشان داده است اگر آشوبی ۶ فصل (یک سال و نیم) طول بکشد و گسترده باشد رشد اقتصادی ۱.۵ درصد کاهش پیدا میکند.
آشوبها باعث میشود انتظار سرمایهگذاران آسیب ببیند و حتی در موضوعاتی نظیر بورس اثرات منفی خود را تا سالیان سال داشته باشد، به طوری که رشد اقتصادی بورس را تا منفی ۱.۵ درصد کاهش میدهد. با ناآرامیهای اخیر بورس در کشورمان به طور متوالی و ممتد رشد منفی را تجربه کرده است. همچنین این تنشها با افزایش هزینههای جاری دولت بر بودجه و کسری بودجه اثر میگذارد و به اقتصاد آسیب مستقیم وارد میکند.
در هفتههای اخیر در کشور شاهد اغتشاشاتی بودیم که به گفته کارشناسان هدف از این آشوبها و اعتراضات خیابانی و خشونتهای پس از آن، در واقع بسیار فراتر از آن چیزی است که عدهای دنبال آن هستند؛ آشوبگران در این اغتشاشات تجزیهطلبی و تبدیل ایران بزرگ به کشورهای کوچک در راستای اهداف شوم دیرینه استکبار جهانی را دنبال میکنند.
متاسفانه در این میان نیز برخی از مردم و جوانان نادانسته و تنها به دلیل طرح برخی مطالباتشان با این افراد همراه شدهاند و از عواقب این اقداماتشان نیز آگاهی ندارند، سال ۸۸ بود که پس از آشوبهای اغتشاشگران به بهانه تقلب در انتخابات ریاستجمهوری، تحریمهای ایران به شدت افزایش یافت، درواقع یکی از اهداف آشوبگران مخابره پیام به دنیا برای تحریم بیشتر اقتصاد ایران و در نتیجه افزایش نارضایتی مردمی است.
آغاز مشکلات اقتصادی کشور با اجرای سیاستهای اقتصاد لیبرالی در دوران هاشمی رفسنجانی بود، ببینید در دوره دفاع مقدس و زمانی که امام (ره) حضور داشتند این مسائل مورد توجه بود، فضا در آن زمان فضای جاننثاری بود و تعداد مسئولانی که از موقعیتشان سوء استفاده میکردند بسیار اندک بود، اما بعد از دوران دفاع مقدس و رحلت امام، هاشمی رفسنجانی سیاستهای سرمایهداری و سیاست تعدیل اقتصادی را اجرا کرد و لذا طبقه خاصی در جامعه مطرح شد، یعنی طبقهای که امکان دارد و میتواند از راههای مختلف ثروتاندوزی کند و محاکمه نیز نشود، زیرا اگر محاکمه میشد نمیتوانست ادامه دهد که اوج این قبیل مسائل نیز دوران ریاست جمهوری روحانی مشاهده شد و دیدم که بیماری و مشکلات اقتصادی در این دوران شدت گرفت.
دولت سیزدهم هم که آمد دو شعار داشت یکی کنترل کرونا و یکی هم بهبود وضعیت معیشتی مردم که البته در کنترل کرونا موفق عمل کرد، اما از نظر معیشتی هنوز آنچنان که باید اهداف محقق نشده است، زیرا برخی از وزرای وی همان نگاه سرمایهداری را دارند، البته فعلا یک سال از عملکرد دولت گذشته است و هنوز زمان زیاد دارد.
البته اقداماتی در این دوره انجام شده از جمله افزایش حقوق کارگران، اما نکته آن است که با توجه به تورم بسیار بالا هر چقدر که حقوق کارگران نیز افزایش یابد مثلا از ۷ میلیون تومان به ۱۴ میلیون تومان هم برسد پس از مدتی به علت تورم بسیار بالا اثرات این افزایش حقوق از بین میرود و کارایی لازم را ندارد.
ایران سالها در تحریم قرار دارد و تحریم کنندگان با فشار اقتصادی به دنبال آن هستند شکاف اجتماعی را در جامعه بیشتر کنند.
تا زمانی نظام تحریم اقتصادی به بحران و آشوب اجتماعی تبدیل نشود در عمل تأثیری بر کشور نخواهد داشت برای همین تا اتفاقی در کشور رخ میدهد، سایر دشمنان این آب و خاک در اقدامی هماهنگ پشت هم ردیف میشوند، بر طبل نابسامانی میکوبند و به دنبال این هستند به بهانه اغتشاشات تحریمهای فلج کننده وضع کنند و جامعه را از درون بهم بریزند.
هدف اغتشاشات اخیر ضربه به اقتصاد و مختل کردن زندگی مردم است
تسنیم نوشت، الله مراد سیف عضو هیئتعلمی دانشگاه درمورد آثار و پیامدهای منفی اغتشاشات بر اقتصاد کشور اظهار کرد: اگر ما درمورد اغتشاشات دو مسئله را از هم تفکیک نکنیم دچار اشتباه میشویم.
وی افزود: مسئله نخست اعتراض و نارضایتی است که دلایل و پیامدهای خودش را دارد و مسئله دیگر هم آشوب و تخریب است.
عضو هیئتعلمی دانشگاه گفت: با روی کار آمدن ترامپ و زیادهخواهی او آمریکاییها توافقنامه برجام را پاره کردند و فشار حداکثری را در دستور کار خود قرار دادند که این فشار حداکثری برای کشور و مردم ما خیلی هزینه ایجاد کرد و سفره مردم را کوچکتر کرد و ما حتی در بخش دارویی هم تحریم شدیم.
وی با بیان اینکه راهبرد فشار حداکثری آمریکاییها به اذعان خودشان با شکست مواجه شد اظهار کرد: شاخصهای اقتصادی بعد از فشارهای حداکثری و محاصره اقتصادی هم اکنون رو به بهبود است و بنابراین نشانههای شکست این راهبرد کاملاً آشکار شده است.
سیف افزود: آمریکاییها از توسعه و تقویت پیوندهای راهبردی جمهوری اسلامی ایران بهویژه بعد از روی کار آمدن دولت سیزدهم خیلی احساس تهدید کردند؛ اما واقعیت سومی که آمریکاییها به آن رسیدند این بود که گزینه تهدید نظامی علیه ایران را هم ندارند و همین سه عامل آنها را به سمت راهبرد بیثباتسازی داخلی سوق داد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه ادامه داد: سرمایهگذاری شدید و بسیج کردن مزدوران گروهکها و تجهیز آنها به انواع سلاحها در راستای همین هدف عملیات بیثباتسازی داخلی بهویژه در حوزه اقتصاد است.
سیف ایجاد ناامنی فیزیکی و هراس و ناامنی روانی، ایجاد نااطمینانی و تخریب زیرساختها و کسبوکارها و اموال عمومی را از جمله اهداف اغتشاشگران برشمرد و گفت: اقتصاد کشور ما دچار مشکلات ساختاری پیچیده و قدیمی، مشکلات محیطی و تحریمی و مشکلات مدیریتی است و این مشکلات منجر به کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید مردم شده است.
این استاد دانشگاه در پایان تصریح کرد: اغتشاشات برنامهریزیشده و در راستای راهبرد فشار حداکثری عمل میکند و هدفش هم اقتصاد و مختل کردن زندگی معمولی مردم است.
آثار بینالمللی اغتشاشات چیست؟
این اتفاقات آثار بینالمللی دارد و ممکن است منجر به فشارهای اقتصادی و مسائلی از این قبیل بشود.
اما نکته قابل توجه آن است که ایران الان مانند گذشته نیست، عضویت رسمی ایران در سازمان همکاریهای شانگهای یکی از نکات بسیار قابل توجه در اقتصاد ایران است که دشمن با ایجاد اغتشاشات اجازه نداد به این اتفاقات مثبت اقتصادی به خوبی پرداخته شود؛ این موارد میتواند نتایج مثبت اقتصادی زیادی برای ایران داشته باشد. برقراری ارتباط تجاری با کشورهای عضو این سازمان از جمله روسیه بسیاری حائز اهمیت است و اتفاقا یکی از نگرانیها دشمنان نظام هم همین مسائل است.