رسانه نبض بازار - شوش در کوههای زاگرس، در حدود ۲۵۰ کیلومتری شرق رود دجله و بین رودخانههای خارکا و دز واقع شده است. شوش در کتاب استر و سایر کتابهای انجیل به نام سوسن شناخته میشود. در ادامه با ما همراه شوید.
شهر باستانی شوش یکی از مراکز تمدن باستانی و یکی از مشهورترین شهرهای جهان، پایتخت چندین هزار سال کشور ایلام و همچنین پایتخت زمستانی امپراتوری هخامنشی است.
شهر باستانی شوش زمانی مرکز برخورد دو تمدن مهم بود که هر کدام بر دیگری، تمدن میانرودان و تمدن ایلامی تأثیر میگذارد. موقعیت این منطقه در شمال خلیج فارس و همچنین مجاورت آن با میانرودان، تأثیر بسزایی در پیدایش این وضعیت خاص داشته است.
شواهد باستان شناسی نشان میدهد که شوش از ۴۲۰۰ سال قبل از میلاد به طور مداوم مسکونی بوده است و آن را به یکی از قدیمیترین شهرهای مسکونی پیوسته در جهان تبدیل کرده است. علاوه بر این، یک روستا در شوش وجود دارد که حدود ۷۰۰۰ سال قبل از میلاد زندگی میکرده و سفالهای نقاشی شده متعلق به حدود یک سال پیش است.
آثار بدست آمده شامل مهرهای استوانهای حک شده، جواهرات، توپهای سفالی و لوحهای سفالی با کتیبههای خط میخی است که معاملات تجاری، تاریخ سیاسی و محاسبات ریاضی را ثبت میکند.
گفته میشود که اسکندر مقدونی در ۳۳۰ قبل از میلاد شوش را تصرف کرد و شهر را غارت کرد و حدود ۴۰، ۰۰۰ استعداد طلا و نقره را از خزانه تصرف کرد. اسکندر مقدونی با طرفداری از بابل، انحطاط شوشان را آغاز کرد و کمی بعد، پس از شورش، شهر به آتش کشیده شد. پس از آن توسط شاپور دوم بازسازی شد و به ایرانشهر شاپور تغییر نام داد.
پس از سقوط امپراتوری هخامنشی و سلطنت اسکندر مقدونی، که در شوش ازدواج کرد، این شهر بخشی از امپراتوری سلوکی شد. در کنار کاخ داریوش کاخی به سبک یونانی برپا شد. مرکز اداری در قسمت جنوبی شهر بود، جایی که تقریباً تمام کتیبههای یونانی و اشکانی در آن کشف شد. در زمان اشکانیان، این شهر سکه ضرب میکرد.
در زمان ساسانیان، این شهر دارای جامعه مسیحی زیادی بود. این شهر توسط پادشاه ساسانی شاپور دوم ویران شد، که جمعیت را به ایوان کرخه منتقل کرد، اما شوش در اوایل قرن هفتم برای مبارزه با اعراب بازیابی شد، اما آنها شهر را تصرف کردند و تا قرن سیزدهم به این کار ادامه دادند. مهم بود.
فصول مختلف باستان شناسی در شوش آثار بسیاری از جمله سفال، بازوها، زیور آلات، فلزکاری، مقوا برنز و همچنین لوحهای سفالی را به دست آورده است. شوش همچنین دروازهای برای چندین مقصد ارزشمند مانند زیگورات چغازنبیل با برچسب یونسکو، ویرانههای قلعه آپادانای هخامنشی، قلعه شوش (آکروپول)، حرم پیامبر دانیال، موزه شوش، کوه باستانی هفت تپه است.
در کتاب مقدس، شوش در درجه اول از داستان استر شناخته شده است، که در آن هامان آگاگیت قصد داشت یهودیان فارس را شکست دهد. بر اساس داستان، استر او را متقاعد کرد تا شوهرش، آشور پادشاه ایران را متقاعد کند که نقشه هامان را خنثی کند. طبق سنت قدیمی، این قسمت هر ساله در جشنواره یهودیان پوریم جشن گرفته میشود، که توسط مهمانیهای پارلمانی و جشنهای دیگر مشخص میشود.
شوش در نحمیا و دانیال نیز نام برده شده است، هر دو در قرن ۶ قبل از میلاد در این شهر زندگی میکردند، در زمان اسارت بابلیها، هنگامی که چند یهودی توسط نبوکدنصر بعد از محاصره اورشلیم به اسارت درآمدند. اعتقاد بر این است که مقبره شوش دانیال متعلق به خود دانیال است. روی آن با یک مخروط سفید غیرمعمول پوشیده شده است، که برخی معتقد بودند در گذشته سنگ "ستاره داوود" بوده است.
شوش همچنین با دید دانیال در مورد قوچ و بز در سال سوم بلشازار همراه بود. بر اساس کتاب استر، شوشان زمانی کاخ باشکوهی داشت که شامل سالن بزرگی از ستونهای باشکوه و نمای جلویی بسیار چشمگیر بود. بر اساس کتیبههای کشف شده در ویرانهها، این کاخ توسط پادشاهان ایرانی داریوش و اردشیر ساخته شده است. تختههای آجری لعابدار رنگی هنوز در ویرانهها یافت میشوند که شامل تعدادی منبع سدر از لبنان، چوب ساج از گندارا و طلا از ساردیس و باکتری است.
بر اساس گزارش یونسکو، آثار معماری حفاری شده شامل ساختمانهای اداری، مسکونی و کاخ است و این سایت شامل چندین لایه از شهرکهای شهری است که از هزاره پنجم قبل از میلاد تا قرن سیزدهم میلادی قدمت دارند.
آثار باستانی منطقه نشان میدهد که حتی اولین سفال و سرامیکهای شوش از کیفیت بی نظیری برخوردار بوده و با پرندگان، بزهای کوهی و سایر طرحهای حیوانات تزئین شده است. به گفته بریتانیکا، بهترین سفال در پایینترین لایهها یافت شده و متعلق به دو تمدن عصر نوسنگی مختلف بوده است.
محوطه باستان شناسی، شناسایی شده در سال ۱۸۵۰ از چهار تپه تشکیل شده است. یکی ارگ را در دست داشت و توسط ژاک دو مورگان (۱۸۹۸-۱۹۰۸) حفاری شد، که در میان دیگر اشیاء ابلیسک پادشاه اکدی منیستوسو، جانشین او نارام سین و کد حمورابی بابل را کشف کرد. دومین تپه در شرق کاخ داریوش اول بود و توسط مارسل دیولافوی (حدود ۱۸۸۱) حفاری شد. سومین تپه در جنوب شامل شهر ایلامی سلطنتی بود، در حالی که چهارمین تپه وجود داشت.