گاز، گلوی صنعت فولاد را میفشارد!
به گزارش نبض بازار، در سالهای گذشته، صنعت فولاد ایران با تکیه بر دسترسی به گاز طبیعی ارزان، مدل تولید خود را بر پایه روش احیای مستقیم بنا نهاد؛ روشی که اکنون بیش از ۹۰ درصد از ظرفیت تولید فولاد کشور را شامل میشود. اما مزیتی که زمانی عامل اصلی رقابتپذیری این صنعت در بازارهای منطقهای و جهانی بهشمار میرفت، امروز به یکی از مهمترین گلوگاههای تهدیدزا برای ادامه فعالیت آن تبدیل شدهاست.
افزایش شدید و ناگهانی قیمت گاز، قطعیهای مکرر و نامنظم، و همچنین سیاستهای مالیاتی و تعرفهای نامتوازن، مجموعهای از چالشهای مالی و عملیاتی را به زنجیره تولید فولاد کشور تحمیل کردهاند. در این میان، واحدهای تولید آهن اسفنجی بهعنوان حلقهای کلیدی و حساس، بیشترین آسیب را متحمل شدهاند.
گزارشها حاکی از آن است که تا ۳۰ درصد از ظرفیت تولید سالانه این واحدها به دلیل محدودیتهای گازی از دست رفته و عملاً به زیاندهی گسترده در این بخش منجر شدهاست. بر اساس دادهها، صنعت فولاد تنها حدود ۵ درصد از مصرف گاز کشور را به خود اختصاص میدهد، اما در فصل سرد سال، در اولویت نخست قطع قرار دارد.
این اولویتبندی ناعادلانه، در کنار هزینههای تازهای نظیر تعرفههای انتقال و توزیع گاز و مالیات ۱۵ درصدی بر ارزش افزوده گاز بهعنوان خوراک صنعتی، فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد کردهاست. این در حالی است که بسیاری از شرکتهای فعال در این صنعت، در سالهای گذشته سرمایهگذاریهای کلانی در توسعه زیرساختهای گازی انجام دادهاند.
از سوی دیگر، عدم تناسب میان افزایش قیمت گاز و ثبات قیمت محصولات نهایی فولادی، موجب کاهش شدید حاشیه سود و مختل شدن برنامهریزیهای مالی و توسعهای شرکتها شدهاست. هزینه تمامشده تولید در بسیاری از واحدها از قیمت فروش فراتر رفته و حتی پاسخگوی هزینههای جاری نیز نیست. در چنین شرایطی، برخی شرکتها ناگزیر به کاهش تولید یا توقف پروژههای توسعهای شدهاند.در سطح کلان، استمرار این وضعیت تأثیراتی فراتر از یک صنعت دارد.
کاهش تولید آهن اسفنجی، منجر به کاهش تولید شمش و فرآوردههای فولادی و در نتیجه، افزایش خامفروشی کنسانتره و گندله شدهاست.همچنین، با کاهش ارزش افزوده در زنجیره، توان صادراتی کشور تضعیف شده و حتی خطر تبدیلشدن ایران به واردکننده محصولات نهایی فولادی، مانند ورق خودرو و میلگرد، دور از انتظار نیست. برای عبور از این بحران، اجرای مجموعهای از اصلاحات ضروری بهنظر میرسد.
از جمله این اقدامات میتوان به کاهش قیمت گاز برای صنایع پاییندستی، حذف مالیات بر ارزش افزوده از گاز بهعنوان ماده اولیه، و بازنگری در تعرفههای ترانزیت و توزیع گاز اشاره کرد.همچنین، حمایتهای هدفمند از صنایع راهبردی، بهویژه در شرایط ناترازی انرژی، باید در دستور کار سیاستگذاران قرار گیرد.
در نهایت، اگرچه تکیه بر گاز ارزانقیمت در دهههای گذشته پایهگذار رشد صنعت فولاد کشور بوده، اما تداوم وضعیت فعلی بدون اصلاحات اساسی، نه تنها این مزیت را از بین برده بلکه ممکن است به تهدیدی پایدار برای اشتغال، ارزآوری و امنیت صنعتی کشور بدل شود.